بعد از 19 ماه کمپین انتخاباتی 4 نوامبر (اولین سه شنبه) 2008 انتخابات سراسری در آمریکا برنده ی نهایی را مشخص کرد، برنده ای که به اعتقاد من ، به غیر از قدرت سخنوری و برنامه ریزی فوق العاده اش ، تمام حوادث یکسال اخیر هم به کمکش امد و ورق را به نفع او برگرداند.
انتخاب نادرست پیلین ، وضعیت بد اقتصادی ،مرگ مادر بزرگ اباما، تبلیغات منفی ضد بوش ، که انگار دراین 8 ساله هیچ نکرد جز خرابکاری ، مطمئنم در سالهای بعد نقش ریاست جمهوری بوش آشکار خواهد شد و همه به نقش بزرگ او در خاورمیانه پی خواهند برد بوش اگر هیچ نکرد اما بعد از حادثه ی تروریستی 11 سپتامبر ضربه ی بزرگی به طالبان و القاعده در افغانستان زد ، مردم ان منطقه را با دمکراسی آشنا کرد
دیکتاتور بزرگ عراق رو از تخت انداخت و به مردم عراق کمک کرد تا پایه های دمکراسی را در کشورشان بنا کنند ، اگر امروز آنطور که باید عراق رنگ آرامش رو ندیده باید از همسایه ی شرقی دلیلش را جویا شد، در داخل آمریکا قانونی را به تصویب رساند که بر اساس آن مالیات کارمندان و کارگران کاهش یافت. با تصویب قانون اصلاحات همه جانبه آموزشی در سال ۲۰۰۱ که به قانون « هیچ کودکی پشت در نماند» شناخته شد،دوران جدیدی آغاز شد که بر اساس کنترل دولتهای محلی بر امر آموزش، مسوول دانستن و حق انتخاب چگونگی تحصیل فرزندان برای خانواده ها و تاکید بر اعتقاد اساسی ملی بر حقوق کودکان بود. همچنین قوانینی در بهبود وضع بهداشتی، مدرن کردن بیمه درمانی دولتی و عرضه دارو به سالمندان، که برای نخستین بار انجام شد، به تصویب رساند.اصلاح قوانین به افزایش مالکیت خانه، بویژه در میان اقلیتها، حفظ محیط زیست و افزایش قدرت نظامی انجامید، اما تبلیغات ضد جنگ وضد بوش بر تمام خدمات بوش سایه افکند به طوریکه در آخرین نظز سنجی بوش به رتبه ی 36 محبوب ترین رییس جمهور انتخاب شد،به دید من، مک کین به این جو منفی ضد بوش باخت ، شاید اگر این جو منفی و مشکلات اقتصادی شکل نمی گرفت نتیجه به گونه ای دیگری رقم می خورد،نباید فراموش کرد که مک کین یک قهرمان ملیست ، قهرمانی که مورد احترام اکثر مردم آمریکاست.
در سال ۲۰۰۶، مک کین رژیم ایران را «حکومت دیوانگان» خوانده بود و اظهار داشت: «جای تاسف است که هزاران سال تاریخ پرگهر ایران اکنون منجر به یک دولتی گردیده است که نمیتواند در میان کشورهای متمدن جایی داشته باشد،به دید من مک کین با تجربه ای به وسعت 70 و اندی سال در رابطه با سیاست خارجی می توانست بهتر عمل کند اما گوش شنوایی برای شنیدنش وجود نداشت، اما از طرفی دیگر پیروزی اباما در انتخابات امسال رویای مارتین لوتر کینگ و قبل از آن پدر بزرگوارم آبراهام لینکلن را به ثمر نشاند، او بعد رسیدن به مقام ریاست جمهوری سخنی زیبا بر زبان راند ، سخنی که در تاریخ خواهد ماند.
httpvh://www.youtube.com/watch?v=Jll5baCAaQU
او در شيکاگو در سخنرانی در ميان هواداران خود گفت که انتخابات تاريخی نشان داد آمريکا جائی است که در آن تحقق هر آرزويی امکان پذير است. وی گفت پيام رأی دهندگان به جهان اين بود که آمريکا گروهی از ايالات متحد است. وی گفت انتخاب وی بمثابه اولين رييس جمهوری سباهپوست نشان دهنده قدرت دموکراسی و رؤيای بنيانگزاران اين سرزمين است، کاش این دمکراسی در مملکت استبداد زده ی من هم وجود داشت ، بهر حال انتخاب اوباما دری جدید در دید بشری باز کرد، و مردم دنیا را به این فکر انداخت که آنها هم می توانند اگر بخواهند.
[...] لینکلن دقیقا از همین مسیر وارد واشینگتن شده بود، سوم نوامبر 2008 همگان به این نتیجه رسیدند که با انتخاب اوباما رویای [...]
پاسخحذف[...] اوباماییزم [...]
پاسخحذف