۱۳۸۷ دی ۷, شنبه

خیابان Lombard در سن فرانسیسکو

lombard Jamesonline


خیابان لومبارد یکی از معروفترین خیابان های سن فرانسیسکو است، شهرت آن بدلیل داشتن شیب تند و باریکی خیابان می باشد، ابتدای این خیابان از بلوار Presidio شروع می شود و در The Embarcadero در جاده ی کلکتور به پایان می رسد، شناخته شده ترین بخش این خیابان در Russian Hill قرار دارد بین خیابان های  Hyde و  Leavenworth  در جایی که 8 پیچ تیز وحود دارد که همین مسئله انرا در بین بهترین خیابان ها با طراحی زیگ زاگی در جهان قرار داده.


httpvh://www.youtube.com/watch?v=ZE3bROS0ElY


ایده ی این کار اولین بار در سال 1922 توسط Carl Henry اجرا شد بخش شیبدار خیابان  حدودا 400 متر است و بصورت یکطرفه مورد استفاده قرار می گیرد ، سطح این قسمت با آجر قرمز رنگی فرش شده و سرعت مجاز برای حرکت در این خیابان 8 کیلومتر در ساعت می باشد.


مطالب بیشتر در رابطه با آمریکا


لینک این مطلب در بالاترین


برای اطلاع از آخرین مطالب ،فید سایت را در فید ریدر خود اضافه کنید

۱۳۸۷ دی ۵, پنجشنبه

آشنایی مختصری با Bay Bridge ،سنفرانسیسکو

bay


پل Okland Bay دومین پل معروف سن فرانسیسکو  که نام رسمی آن  James Rolph Bridge  است اما بطور عادت مردم به آن Bay Bridge می گویند که متصل کننده ی اکلند و سن فرانسیکو می باشد و حدودا روزانه 270 هزار وسیله ی نقلیه از آن عبور می کند،این پل سی و هشتمین پل طولانی معلق جهان بحساب می آید .


270px-san_francisco_bay_bridges_map_ensvg



در سال 1933 ساخت پل آغاز شد و 3 سال بعد در 12 نوامبر در ساعت 12.30 بعد ظهر رفت و آمد بروی پل آغاز شد درست در زمان دولت هربرت هوور ، در افتتاح این پل افرادی مانند سناتور ویلیام مک آدو، فرماندار کالیفرنیا فرانک مریام حضور داشتند که پل توسط فرماندار افتتاح گردید ، عوارض این پل برای هر ماشین 4$ است ، طراح این پل شخصی بنام Charles H. Purcell می باشد.

روزهای غم اندود مرا انگار پایانی نیست!!!


آن روزهای غمناک و سرد ، آن روز های درد آور و نا امید کننده ، آن روزهای زشت ، شیطانی ، نا امیدی، توقف ، شکست ، باز هم برگشت ، آن هم در لحظه ای که تمام افکارم آن طرف مرزها را بوضوح می دید ، برایم خواسته های چندین ساله در دسترس جلوه می کرد، انگار این همه سختی و زحمت و پرداختن هزینه ی مالی و معنوی به پایان رسیده بود ، لمس دمکراسی ، یورو ، غربت ، زندگی جدید ، تحمل برچسب تروریست ، دانشگاه در نزدیکیم بود، انگار من یک اوباما بودم، من در رم بودم ، من خود هدفم بودم، من زیبا بودم ، من خود پیروزی بودم، اما،هه! فقط برای چند روز؛ آن لحظه ی سرد استرس وار، ان لحظه ی پتیاره ، آن لحظه ی لرزیدن دست، تمام آرزوهایم را در هم شکست، انگار در دوقدمیه معشوق با یک مکنده ی قوی ترا به دور دست ها بکشند ، انگونه که آرزوی مرگ بهتر از دیدن این همه ثانیه ی بی هدف باشد ، آن روز های درد ناک دوباره برگشتند و تمام ذهنم را فرا گرفتند ، تجسم آن همه لحظه ی خوب که به یکباره و ناباورانه از دست رفت وجودم را می آلاید، این روز های غم اندود من انگار تمامی ندارد ، اما روزهای ناجوانمرد تعفن وار روز شکست شما نزدیک است ، همچنان بر شما خواهم تاخت ، همانگونه که اسکندر.

۱۳۸۷ دی ۴, چهارشنبه

تابلوی اعلامیه استقلال از John Trumbull


trumbull



تصویر فوق ثبت لحظه ای تاریخی است در ایالات متحده  که توسط  John Trumbull  بصورت رنگ و روغن در ابعاد12 در 18 اینچ ، لحظه ای که پیش نویس اعلامیه ی استقلال در سال 1817 توسط مجلس به امضا می رسد در مکانی که امروزه  تالار استقلال Independence Hall نامیده می شود، در این نقاشی چهره ی افرادی همچون John Adams, Roger Sherman, Thomas Jefferson و Benjamin Franklin که در کنار John Hancock  ایستاده است ، وجود دارد، این نقاشی چهره ی 42 تن از 56 نماینده ی ان وقت و 5 وطن پرست را در بر دارد .

2dollarbill



تابلوی فوق در سال 1819 خریداری شد و در سال 1826 در ساختمان مذکور نصب گردید همچنین تصویر فوق را می توان در پشت یک اسکناس 2 دلاری یافت.

۱۳۸۷ دی ۳, سه‌شنبه

معرفی جامع شهر سنفرانسیسکو



در این مقاله اطلاعات جامعی در رابطه با موقعیت جغرافیایی ، اب و هوایی ، فرهنگ ، اثار تاریخی ، مکان های مهم و ... خواهید یافت و بزودی مختصری از این مقاله به همراه عکس و ویدیو در اینجا قرار خواهد گرفت.


Download 13MB


Pass : jamesonline.info

۱۳۸۷ دی ۲, دوشنبه

پل 125 ساله ی بروکلین “نیویورک”


800px-pont_de_brooklyn_de_nuit_-_octobre_2008_edit


این پل یکی از قدیمی ترین پل های معلق در ایالات متحده می باشدکه توسطJohn Augustus Roebling  طراحی شده ،طول این پل 5989 فیت و یا 1825 متر و عرض 85 فیت یا 26 متر بر روی رودخانه ی شرقی قرار گرفته و ارتباط دهنده ی نیویورک و منهتن می باشد ، در زمان افتتاح، پل بروکلین طولانی ترین پل معلق جهان محسوب میشد، ساخت این پل در 3 جانویه 1870 آغاز شد و سه سال بعد در 24 می 1883 به پایان رسید.


httpvh://www.youtube.com/watch?v=NxPiPj70txI


در روز افتتاحیه هزاران نفر در جشن بازگشایی پل شرکت کردند در این بین پرزیدنت چستر و شهردار وقت فرانکلین ادسن حضور داشتند ، دو سال بعد در 19 می 85 شخصی بنام Robert E. Odlum که یک معلم شنا می بود از بالای پل به پایین پرید و زنده ماند اما مدتی بعد بخاطر زخم های داخلی ایجاد شده در گذشت و اولین پرنده از روی بروکلین شناخته شد، در حال حاضر 6 لاین باریک برای استفاده موتور و یک پیاده رو برای استفاده پیاده روها و دو لاین 11 فیتی برای عبور وسایل نقلیه در نظر گرفته شده ،در سال 1972 فیلمThe Hot Rock  این پل را در نمایی زیبا از شهر نیویورک به تصور کشید ،تولد 125 الگی این پل در 24 می 2008 برگزار شد .


مطلب مرتبط : 18 پل شگفت انگیز دنیا



۱۳۸۷ آذر ۳۰, شنبه

دریاچه ی کراتر در ایالت Oregan


crater_lake_oregon


دریاچه ی کراتر در دهانه ی یک آتشفشان در ایالت ارگان واقع شده و خصیصه ی اصلی این دریاچه رنگ آبی و آب زلالش می باشد و عمق این دریاچه نزدیک به 4000 فوت می باشد، در 12 جون 1853  John Wesley Hillman نام این دریاچه را "Deep Blue Lake" نامید و بعد از آن 3 بار دیگر نام دریچه به Blue Lake, Lake Majesty  و سرانجام  Crater Lake  تغییر یافت، اطلاعات بیشتر از Wiki



۱۳۸۷ آذر ۲۴, یکشنبه

ایا جرات پرت کردن کفشت به سوی صدام را هم داشتی؟

آیا امروز به دیروز خود نگاهی انداختی ، همین ۸ سال پیش رو بیاد بیاور، همان دیکتاتور مملکتت صدام ، ایا در زمان او هم جرات چنین کاری را داشتی ، اصلا جرات نفس کشیدن ، جرات چپ نگاه کردن داشتی ، حال به امروز برگرد و حکومت حاکم بر مملکتت در چارچوب دمکراسی را نظاره کن ، همان فردی که امروز مورد لطف قرارش دادی “همان رییس جمهور منفور” این امکان را برای تو فراهم کرد ، اما تو شعور دمکراسی را نداشتی ،کاش اینو درک می کردی که توی به اصطلاح خبرنگار، قدرتی بزرگتر از هر لنگه کفشی داری ، قدرت قلم ، قدرت تفکر، قدرت گفتمان، کاش بجای شارلاتانیزم کمی نحوه ی استفاده از ابزار دمکراسی را فهمیده بودی ، روزی ملت تو قدر محبت بوش را خواهد فهمید، کاش تو هم بفهمی، کاش!!!


۱۳۸۷ آذر ۲۲, جمعه

کاخ Blair مهمانسرای کاخ سفید


Blair Huose مکانیست برای پذیرایی از مهمانان رییس جمهوری آمریکا، این بنا هست در 1651 تا 1653  خیابان  پنسیلوانیا  در واشینگتن دی سی  قرار گرفته.


a_19129


Blair house روبروی اداره ی اجرایی قدیمی کاخ سفید و در قسمت کناری Lafayette Park واقع شده، بنای اصلی در سال 1824 از سنگ آهک به رنگ چرم میش ساخته شد ومتعلق به Joseph Lovell می بود ، در سال 1836 ، Francis Preston Blair این مکان را بدست آورد و در سال 1859 آنرا برای دخترش ساخت کرد .


225px-francis_preston_blair_sr


Elizabeth Blair Lee و همسرش کاپیتان Samuel Phillips Lee ، در 1653 خیابان پنسیلوانیا  و در دیگر در 1651 همین خیابان قرار دارد،بعد ار مدتی این خانه ها با هم یکی شدن و به یاد او Blair house نامیدند ،در سال 1942 این خانه به دولت فروخته شد و تبدیل شد به اقامت گاه  مهمانان رییس جمهور، البته این مکان برای پذیرایی از مهمانان خانوادگی هم مورد استفاده قرار می گیرد.


blairhouse_drawrm_500


چندین رییس جمهور منتخب ایالات متحده در هفته ی آخر قبل از سوگند در کاخ سفید به این خانه نقل مکان کردند، این خانه امروز ترکیب شده با 4 تالار شهر که ساختمان اصلی را هم در بر دارد ، در سال 1980 این مکان بازسازی شد و قسمت جدیدی در شمال قرار گرفت .



۱۳۸۷ آذر ۹, شنبه

روز شکرگزاری



روز شکرگزاری، روزی برای اندیشیدن، سپاسگزاری و سهیم کردن


ریشۀ این سنت آمریکایی به جشن برداشت محصول در نیو انگلند در سال 1621 باز می گردد



784px-the_first_thanksgiving_jean_louis_gerome_ferris


واشنگتن- روز شکرگزاری در ایالات متحده که در چهارمین پنجشنبه ماه نوامبر جشن گرفته می شود، احتمالاً نخستین جشن خانوادگی آمریکایی است و معمولاً با برگزاری یک مهمانی اساسی در محیط منزل و یا یک محل اجتماعی همراه است. روز شکرگزاری موقعیتی برای گردهمآئی دوستان و اعضای خانواده بوجود می آورد و فرصت مشترکی به منظور قدردانی برای آزادی هایی که از آن برخوردار هستند و همچنین برای غذا، پناهگاه و دیگر نعمت ها برای امریکاییان میسر می سازد.


بسیاری از آمریکایی ها همچنین وقت خود را  برای آماده کردن غذا و  توزیع آن بین مستمندان در آشپزخانه های عمومی، کلیسا ها و پناهگاه های بی خانمان صرف می کنند. برخی دیگر کمک های خود را برای تهیه مواد غذایی به سازمان های خیریه  اهدا می کنند؛ در حقیقت، صدها گروه غیر انتفاعی در سراسر کشور مسابقاتی به نام “یورتمه بوقلمون” در روز شکرگزاری برگزار می کنند. بطور کلی، روز شکرگزاری نشان آغاز “فصل تعطیلات” است که تا روز اول سال نو ادامه دارد. روز بعد از روز شکرگزاری یکی از شلوغ ترین روزهای خرید سال است.


هر سال رئیس حمهوری با صدوربیانیه ای چهارمین پنجشنبه ماه نوامبر را (امسال برابر با 27 نوامبر) روز ملی شکرگزاری اعلام می کند. این روز یک تعطیلی رسمی فدرال است  و عملاً تمام ادارات دولتی و مدارس، و اکثر کسب و کارها بسته اند.


نخستین روز شکرگزاری



جشنواره های گوناگونی به مناسبت برداشت محصول در مناطق بسیاری از جهان برگزارمی شوند. سابقۀ روز شکرگزاری عموما به سال 1621 بر می گردد که در آن مهاجران انگلیسی که مستعمره  پلیموت (مستقر در ماساچوست امروزی) را بنیان نهادند و اعضای قبیله سرخپوست های وامپانوگ،  به طور مشترک جشنی بر پا کردند.


این مهاجران در سال 1620 از آن سوی اقیانوس اطلس رسیده بودند  تا خود را از کلیسای رسمی انگلستان جدا کتتد و به انجام  آزادانه فرائض پوریتانیسم خاص خود بپردازند.  آنان که برای کاشتن و پرورش محصولات دیر به مستعمره پلیموت رسیده بودند و با کمبود غذای تازه روبرو شده بودند، زمستان بسیار دشواری را در 1621-1620 سپری کردند. نیمی از مستعمره نشینان از بیماری جان سپردند. در بهار آن سال، سرخپوستان وامپانوگ روش کاشتن ذرت و دیگر محصولات محلی، همراه با تسلط یافتن به شکار و صید را به مستعمره نشینان آموختند. بنابر اسناد موزه ملی سرخپوستان، وامپانوگ ها جامعه ای آگاه و ماهر بودند که از هزاران سال پیش در آن منطقه زندگی می کردند


از انجا که وامپانوک ها محصولات فراوانی از ذرت، جو، حبوبات و کدو تنبل برداشت کردند، مهاجران دلایل بسیاری برای شکرگزاری در پاییز 1621 داشتند.  مستعمره نشینان و نیکوکاران وامپانوگ شان – که گوزن برای کباب کردن همراه خود آوردند- ضیافتی برای ابراز حق شناسی خود  از نعمات الهی برپا کردند. گرچه مشخص است که مستعمره نشینان برای ضیافت ماکیان تدارک دیدند، دیگر غذاها به صورت یک حدس آگاهانه باقی می ماند؛ مهاجران احتمالاً بوقلمون، مرغ آبزی و دیگر شکارهای وحشی؛ غذاهای دریایی مانند صدف، خرچنگ و مارماهی؛ سبزیجات، انگور،آلو و آجیل فراهم کردند.


میراث شکرگزاری، بویژه بر پا ساختنضیافت مشترک در طول قرن هاداوام آورد. چندین رئیس جمهوری – که اولین آنها جورج واشنگتن در 1789 بود- برای روز شکرگزاری بیانیه صادر کردند، ولی در زمان بیانیه آبراهام لینکلن در 1863 بود که روز شکرگزاری به یک تعطیل ملی تبدیل شد. طبق خواست او این روز در آخرین پنجشنبه ماه نوامبر جشن گرفته می شود. یک قطعنامه  کنگره در سال 1941 برگزاری آن را به آخرین پنجشنبه نوامبر تغییر داد تا از یک فصل خرید هر چه طولانی تر پس از روز شکرگزاری و پیش از کریسمس  در سال هایی که پنج پنجشنبه در ماه نوامبر وجود دارد،  اطمینان حاصل کند.


هر سال رئیس جمهوری فرمان عفو یک بوقلمون را صادر می کند- در حقیقت دو بوقلمون. چون یکی از آنها، در صورتی که دیگری در طی مراسم رفتار درستی نداشته باشد، بوقلمون پشتیبان محسوب می شود. این دو پرنده که از اجاق جان سالم بسر می برند، باقی زندگی خود را در یک باغ وحش کودکان سپری می کنند.



سنت های روز شکرگزاری


نظر به اینکه دوستان و خانواده ها می کوشند تا در ایام تعطیلات گرد هم آیند، روز شکرگزاری شاهد بالاترین تعداد مسافرت زمینی و هوایی است. بسیاری از آمریکایی ها از رژه های محلی یا رژه سالانه فروشگاه میسیز در روز شکرگزاری، که بطور زنده در شهر نیویورک از تلویزیون پخش می شود، لذت می برند. برخی دیگر فوتبال آمریکایی نگاه می کنند. در خارج از کشور، نظامیان آمریکایی از یک غدای سنتی روز شکرگزاری بهره می برند.


بوقلمون پرشده از مخلفات، پوره سیب زمینی و سس گریوی، سیب زمینی شیرین، سس کرانبری و کلوچه کدو تنبل، پایه های ضیافت روز شکرگزاری راتشکیل می دهند،؛ هرچند می توان موادی را مانند “توفولمون” (مرکب از لغات توفو و بوقلمون)، نان سیتان (پروتئین گندم)، یا توفو (پروتئین سویا) جانشین گوشت کرد.


هزاران سازمان خیریه در روز شکرگزاری شام سنتی گرمی را بین مستمندان، یا نیازمندان دیگر، توزیع می کنند و هر ساله میلیون ها بوقلمون یخ زده به خانواده ها اهدا می شود. پرزیدنت بوش در بیانیه روز شکرگزاری 2008 خود گفت: “ما شهروندان دلسوزی را که دراز کردن دست یاری به آرمانی بزرگتر از خود خدمت می کنند می ستاییم.”


مورونگو باند از قبیله میشن سرخپوستان سان برنادینوی کالیفرنیا از جملۀ شهروندان هستند، که در 23 سال گذشته به خانواده های نیازمند در روز شکرگزاری کمک کرده اند. این قبیله اعلام داشت که امسال 11 هزار بوقلمون، که بالاترین کمک در تاریخ برنامه یاری در روز شکرگزاری است تامین کرده است.


این موضوع یادآور نقش آمریکایی های بومی در نخستین روز شکرگزاری است، ضیافتی که برای سپاسگزاری از سرخپوستان به خاطر تقسیم دانش و مهارت خود که بدون آن مهاجران زنده نمی ماندند، برگزار شد.


اطلاعات بیشتر درباره روز شکرگزاری در کاخ سفید و متن بیانیه 2008 پرزیدنت بوش در  تارنمای کاخ سفید در دسترس قرار دارد.


منبع: america.gov





۱۳۸۷ آذر ۷, پنجشنبه

فرزندم و کشتن



یادمه پارسال تو همین ماه از تو لینکدونی پی سی دانلود به وبلاگی برخوردم که ظاهری حرفه ای و زیبا داشت ، کنجکاو شدم تا ببینم نام سروسی دهنده این بلاگ چیه ، اون سرویس دهنده ی زیبا ، حرفه ای و دوست داشتنی ورد پرس بود ، از اون روز بلاگ دل نوشت های یک بی هویت رو باز کردم و از بلاگفا کوچ کردم و بجز چند مطلب مهم بقیه رو در همون بلاگفا جا گذاشتم ، در این یک سال از سیاست ، از دغدغه هام ، از کامپیوتر ، از موزیک از ماهواره و کلا هرانچه که دوست داشتم و دوست داشتند نوشتم ، اما چند که روز این بلاگ دوست داشتنی در یکسالگیش مورد غضب مرتجعان قرن قرار گرفت و به سرنوشت 5000000 میلیون سایت و بلاگ دیگر دچار شد ، دل نوشت های یک بی هویت در اولین سال تولدش فیلتر شد، ناراحت نیستم ، احساس غرور در من جاریست ، چون این حکم توسط دین فروشان ، بی دین اجرا شده ، توسط افراد جنایتکار که حرف از عدالت می زنند ، ممنون از این عدالت ، من خواهم ماند ، بهتر بگویم ” ما خواهیم ماند”، شما سگ صفتانی همچون کیوون به فکر خود باشید ، روزگار با ماست.


خداحافظ کودک یک ساله ی من

۱۳۸۷ آذر ۶, چهارشنبه

برج Haerst



شعبه ی مرکزی برج Hearst نیویورک که توسط Foster + Partners طراحی شده در سال 2008 جایزه ی بین المللی Highrise Award را به خود اخصصاص داده ، ارزش این جایزه 50000 یورو بود که در طی جشنی در Frankfurt’s Paulskirche به لرد نورمن فاستر تعلق گرفت.



71


فاستر در قلب نیویورک یک شگفتی جدیدی را خلق کرد ، یک خلق تاریخی ، قسمت بالای برج در می 2006 به اتمام رسید ، و کار قسمت های دیگر بین سال 2006 تا آپریل 2008 به حالت مطلوب برای پاداش تبدیل شد ، این ساختمان یکی از 26 پروزه ی نامزد شده از 11 کشور دنیا بود ، که در نهایت 5 فینالیست در بر داشت به نام های the Missing Matrix Building in Korea, the Newton Suites in Singapore, New York Times Building in NYC, and the TVCC Building in Beijing، همچنین این بنا برنده ی Emporis Skyscraper Award در سال 2006 هم بوده و اولین برجی است که بعد از حادثه ی 11 سپتامبر ساخته شده.


51


همچنین اولین ساختمان سبز ساخته شده در نیویورک می باشد، سقف میانی این بنا پوشیده شده از سنگ آهک رسانای حرارتی، زیر سقف توسط پلی اتیلن لوله کشی شده که آب سرد را در تابستان و آب گرم را در زمستان به جریان میاندازه ، باران باریده شده در سقف این بنا توسط مخزنی در زیر زمین نگهداری می شود تا در سیستم خنک کننده و یا آبیاری گلها و فواره ی لابی ساختمان مورد استفاده قرار بگیرد ، طراحی این ساختمان به گونه ایست که مصرف انرجی 25 در صد کمتر از استاندارد در نظر گرفته شده برای نیورک می باشد




زیباتربن مکانها در پارک ملی آمریکا




پارک ملی Yosemite کالیفرنیا

9



پارم ملی Acadia در Main شمالی ترین ایالت آمریکا

8



پارک ملی Grand Canyon در آریزونا

deep_canyon_v04



پارک ملی Denali در آلاسکا

6



پارک ملی Death Valey کالیفرنیا

17



پارک ملی Yellowstone در Wyoming

4



پارک ملی Everglades در Florida

31



پارک ملی Bryce Canyon در Utah

21






۱۳۸۷ آذر ۳, یکشنبه

Evelyn McHale دختری که به زیبایی مرد!!!

evelyn-mchale


 



جسد Evelyn McHale در 23 سالگی بروی لیموزین سازمان ملل ; بعد از جدایی از نامزدش در سال 1947خود را از طبقه ی 86 برج Empire State در نیویورک به پایین انداخت، این عکس توسط Robert C. Wiles گرفته شد و در 12 می بروی جلد مجله ی لایف به چاپ رسید و به عنوان زیبا ترین خودکشی معرفی شد.

۱۳۸۷ آبان ۱۵, چهارشنبه

اوباماییزم

بعد از 19 ماه کمپین انتخاباتی 4 نوامبر (اولین سه شنبه) 2008 انتخابات سراسری در آمریکا برنده ی نهایی را مشخص کرد، برنده ای که به اعتقاد من ، به غیر از قدرت سخنوری و برنامه ریزی فوق العاده اش ، تمام حوادث یکسال اخیر هم به کمکش امد و ورق را به نفع او برگرداند.


27obamaxlarge8


انتخاب نادرست پیلین ، وضعیت بد اقتصادی ،مرگ مادر بزرگ اباما، تبلیغات منفی ضد بوش ، که انگار دراین 8 ساله هیچ نکرد جز خرابکاری ، مطمئنم در سالهای بعد نقش ریاست جمهوری بوش آشکار خواهد شد و همه به نقش بزرگ او در خاورمیانه پی خواهند برد بوش اگر هیچ نکرد اما بعد از حادثه ی تروریستی  11 سپتامبر ضربه ی بزرگی به طالبان و القاعده در افغانستان زد ، مردم ان منطقه را با دمکراسی آشنا کرد


28by6mp


دیکتاتور بزرگ عراق رو از تخت انداخت و به مردم عراق کمک کرد تا پایه های دمکراسی را در کشورشان بنا کنند ، اگر امروز آنطور که باید عراق رنگ آرامش رو ندیده باید از همسایه ی شرقی دلیلش را جویا شد، در داخل آمریکا قانونی را به تصویب رساند که بر اساس آن مالیات کارمندان و کارگران کاهش یافت. با تصویب قانون اصلاحات همه جانبه آموزشی در سال ۲۰۰۱ که به قانون « هیچ کودکی پشت در نماند» شناخته شد،دوران جدیدی آغاز شد که بر اساس کنترل دولتهای محلی بر امر آموزش، مسوول دانستن و حق انتخاب چگونگی تحصیل فرزندان برای خانواده ها و تاکید بر اعتقاد اساسی ملی بر حقوق کودکان بود. همچنین قوانینی در بهبود وضع بهداشتی، مدرن کردن بیمه درمانی دولتی و عرضه دارو به سالمندان، که برای نخستین بار انجام شد، به تصویب رساند.اصلاح قوانین به افزایش مالکیت خانه، بویژه در میان اقلیتها، حفظ محیط زیست و افزایش قدرت نظامی انجامید، اما تبلیغات ضد جنگ وضد بوش بر تمام خدمات بوش سایه افکند به طوریکه در آخرین نظز سنجی بوش به رتبه ی 36 محبوب ترین رییس جمهور انتخاب شد،به دید من، مک کین به این جو منفی ضد بوش باخت ، شاید اگر این جو منفی و مشکلات اقتصادی شکل نمی گرفت نتیجه به گونه ای دیگری رقم می خورد،نباید فراموش کرد که مک کین یک قهرمان ملیست ، قهرمانی که مورد احترام اکثر مردم آمریکاست.


2008_03_12t155103_450x300_us_usa_politics_mccain


در سال ۲۰۰۶، مک کین رژیم ایران را «حکومت دیوانگان» خوانده بود و اظهار داشت: «جای تاسف است که هزاران سال تاریخ پرگهر ایران اکنون منجر به یک دولتی گردیده است که نمیتواند در میان کشورهای متمدن جایی داشته باشد،به دید من مک کین با تجربه ای به وسعت 70 و اندی سال در رابطه با سیاست خارجی می توانست بهتر عمل کند اما گوش شنوایی برای شنیدنش وجود نداشت، اما از طرفی دیگر پیروزی اباما در انتخابات امسال رویای مارتین لوتر کینگ و قبل از آن پدر بزرگوارم آبراهام لینکلن را به ثمر نشاند، او بعد رسیدن به مقام ریاست جمهوری سخنی زیبا بر زبان راند ، سخنی که در تاریخ خواهد ماند.


httpvh://www.youtube.com/watch?v=Jll5baCAaQU



او در شيکاگو در سخنرانی در ميان هواداران خود گفت که انتخابات تاريخی نشان داد آمريکا جائی است که در آن تحقق هر آرزويی امکان پذير است. وی گفت پيام رأی دهندگان به جهان اين بود که آمريکا گروهی از ايالات متحد است. وی گفت انتخاب وی بمثابه اولين رييس جمهوری سباهپوست نشان دهنده قدرت دموکراسی و رؤيای بنيانگزاران اين سرزمين است، کاش این دمکراسی در مملکت استبداد زده ی من هم وجود داشت ، بهر حال انتخاب اوباما دری جدید در دید بشری باز کرد، و مردم دنیا را به این فکر انداخت که آنها هم می توانند اگر بخواهند.

اوباماییزم



بعد از 19 ماه کمپین انتخاباتی 4 نوامبر (اولین سه شنبه) 2008 انتخابات سراسری در آمریکا برنده ی نهایی را مشخص کرد، برنده ای که به اعتقاد من ، به غیر از قدرت سخنوری و برنامه ریزی فوق العاده اش ، تمام حوادث یکسال اخیر هم به کمکش امد و ورق را به نفع او برگرداند.انتخاب نادرست پیلین ، وضعیت بد اقتصادی ،مرگ مادر بزرگ اباما، تبلیغات منفی ضد بوش ، که انگار دراین 8 ساله هیچ نکرد جز خرابکاری ، مطمئنم در سالهای بعد نقش ریاست جمهوری بوش آشکار خواهد شد و همه به نقش بزرگ او در خاورمیانه بوش پی خواهند برد اگر هیچ نکرد اما بعد از حادثه ی تروریستی 11 سپتامبر ضربه ی بزرگی به طالبان و القاعده در افغانستان زد ، مردم ان منطقه را با دمکراسی آشنا کرد،دیکتاتور بزرگ عراق رو از تخت انداخت و به مردم عراق کمک کرد تا پایه های دمکراسی را در کشورشان بنا کنند ، اگر امروز آنطور که باید عراق رنگ آرامش رو ندیده باید از همسایه ی شرقی دلیلش را جویا شد، در داخل آمریکا قانونی را به تصویب رساند که بر اساس آن مالیات کارمندان و کارگران کاهش یافت. با تصویب قانون اصلاحات همه جانبه آموزشی در سال ۲۰۰۱ که به قانون « هیچ کودکی پشت در نماند» شناخته شد،دوران جدیدی آغاز شد که بر اساس کنترل دولتهای محلی بر امر آموزش، مسوول دانستن و حق انتخاب چگونگی تحصیل فرزندان برای خانواده ها و تاکید بر اعتقاد اساسی ملی بر حقوق کودکان بود. همچنین قوانینی در بهبود وضع بهداشتی، مدرن کردن بیمه درمانی دولتی و عرضه دارو به سالمندان، که برای نخستین بار انجام شد، به تصویب رساند.اصلاح قوانین به افزایش مالکیت خانه، بویژه در میان اقلیتها، حفظ محیط زیست و افزایش قدرت نظامی انجامید، اما تبلیغات ضد جنگ وضد بوش بر تمام خدمات بوش سایه افکند به طوریکه در آخرین نظز سنجی بوش به رتبه ی 36 محبوب ترین رییس جمهور انتخاب شد،به دید من، مک کین به این جو منفی ضد بوش باخت ، شاید اگر این جو منفی و مشکلات اقتصادی شکل نمی گرفت نتیجه به گونه ای دیگری رقم می خورد،نباید فراموش کرد که مک کین یک قهرمان ملیست ، قهرمانی که مورد احترام اکثر مردم آمریکاست.در سال ۲۰۰۶، مک کین رژیم ایران را «حکومت دیوانگان» خوانده بود و اظهار داشت: «جای تاسف است که هزاران سال تاریخ پرگهر ایران اکنون منجر به یک دولتی گردیده است که نمیتواند در میان کشورهای متمدن جایی داشته باشدبه دید من مک کین با تجربه ای به وسعت 70 و اندی سال در رابطه با سیاست خارجی می توانست بهتر عمل کند اما گوش شنوایی برای شنیدنش وجود نداشت، اما از طرفی دیگر پیروزی اباما در انتخابات امسال رویای مارتین لوتر کینگ و قبل از آن پدر بزرگوارم آبراهام لینکلن را به ثمر نشاند، او بعد رسیدن به مقام ریاست جمهوری سخنی زیبا بر زبان راند ، سخنی که در تاریخ خواهد ماند.



او در شيکاگو در سخنرانی در ميان هواداران خود گفت که انتخابات تاريخی نشان داد آمريکا جائی است که در آن تحقق هر آرزويی امکان پذير است. وی گفت پيام رأی دهندگان به جهان اين بود که آمريکا گروهی از ايالات متحد است. وی گفت انتخاب وی بمثابه اولين رييس جمهوری سباهپوست نشان دهنده قدرت دموکراسی و رؤيای بنيانگزاران اين سرزمين است، کاش این دمکراسی در مملکت استبداد زده ی من هم وجود داشت ، بهر حال انتخاب اوباما دری جدید در دید بشری باز کرد، و مردم دنیا را به این فکر انداخت که آنها هم می توانند اگر بخواهند.

۱۳۸۷ آبان ۱۴, سه‌شنبه

متن کامل سخنرانی اوباما نوامبر 05

httpvh://www.youtube.com/watch?v=Jll5baCAaQU&eurl


OBAMA: Hello, Chicago


If there is anyone out there who still doubts that America is a place where all things are possible, who still wonders if the dream of our founders is alive in our time, who still questions the power of our democracy, tonight is your answer.


It’s the answer told by lines that stretched around schools and churches in numbers this nation has never seen, by people who waited three hours and four hours, many for the first time in their lives, because they believed that this time must be different, that their voices could be that difference.


It’s the answer spoken by young and old, rich and poor, Democrat and Republican, black, white, Hispanic, Asian, Native American, gay, straight, disabled and not disabled. Americans who sent a message to the world that we have never been just a collection of individuals or a collection of red states and blue states.


We are, and always will be, the United States of America.


It’s the answer that led those who’ve been told for so long by so many to be cynical and fearful and doubtful about what we can achieve to put their hands on the arc of history and bend it once more toward the hope of a better day.


It’s been a long time coming, but tonight, because of what we did on this date in this election at this defining moment change has come to America.


A little bit earlier this evening, I received an extraordinarily gracious call from Senator McCain.


Senator McCain fought long and hard in this campaign. And he’s fought even longer and harder for the country that he loves. He has endured sacrifices for America that most of us cannot begin to imagine. We are better off for the service rendered by this brave and selfless leader.


I congratulate him; I congratulate Governor Palin for all that they’ve achieved. And I look forward to working with them to renew this nation’s promise in the months ahead.


I want to thank my partner in this journey, a man who campaigned from his heart, and spoke for the men and women he grew up with on the streets of Scranton … and rode with on the train home to Delaware, the vice president-elect of the United States, Joe Biden.


And I would not be standing here tonight without the unyielding support of my best friend for the last 16 years … the rock of our family, the love of my life, the nation’s next first lady … Michelle Obama.


Sasha and Malia … I love you both more than you can imagine. And you have earned the new puppy that’s coming with us …to the new White House.


And while she’s no longer with us, I know my grandmother’s watching, along with the family that made me who I am. I miss them tonight. I know that my debt to them is beyond measure.


To my sister Maya, my sister Alma, all my other brothers and sisters, thank you so much for all the support that you’ve given me. I am grateful to them.


And to my campaign manager, David Plouffe … the unsung hero of this campaign, who built the best — the best political campaign, I think, in the history of the United States of America.


To my chief strategist David Axelrod … who’s been a partner with me every step of the way.


To the best campaign team ever assembled in the history of politics … you made this happen, and I am forever grateful for what you’ve sacrificed to get it done.


But above all, I will never forget who this victory truly belongs to. It belongs to you. It belongs to you.


I was never the likeliest candidate for this office. We didn’t start with much money or many endorsements. Our campaign was not hatched in the halls of Washington. It began in the backyards of Des Moines and the living rooms of Concord and the front porches of Charleston. It was built by working men and women who dug into what little savings they had to give $5 and $10 and $20 to the cause.


It grew strength from the young people who rejected the myth of their generation’s apathy … who left their homes and their families for jobs that offered little pay and less sleep.


It drew strength from the not-so-young people who braved the bitter cold and scorching heat to knock on doors of perfect strangers, and from the millions of Americans who volunteered and organized and proved that more than two centuries later a government of the people, by the people, and for the people has not perished from the Earth.


This is your victory.


And I know you didn’t do this just to win an election. And I know you didn’t do it for me.


You did it because you understand the enormity of the task that lies ahead. For even as we celebrate tonight, we know the challenges that tomorrow will bring are the greatest of our lifetime — two wars, a planet in peril, the worst financial crisis in a century.


Even as we stand here tonight, we know there are brave Americans waking up in the deserts of Iraq and the mountains of Afghanistan to risk their lives for us.


There are mothers and fathers who will lie awake after the children fall asleep and wonder how they’ll make the mortgage or pay their doctors’ bills or save enough for their child’s college education.


There’s new energy to harness, new jobs to be created, new schools to build, and threats to meet, alliances to repair.


The road ahead will be long. Our climb will be steep. We may not get there in one year or even in one term. But, America, I have never been more hopeful than I am tonight that we will get there. I promise you, we as a people will get there.


AUDIENCE: Yes we can! Yes we can! Yes we can!



OBAMA: There will be setbacks and false starts. There are many who won’t agree with every decision or policy I make as president. And we know the government can’t solve every problem.
But I will always be honest with you about the challenges we face. I will listen to you, especially when we disagree. And, above all, I will ask you to join in the work of remaking this nation, the only way it’s been done in America for 221 years — block by block, brick by brick, calloused hand by calloused hand.

What began 21 months ago in the depths of winter cannot end on this autumn night.


This victory alone is not the change we seek. It is only the chance for us to make that change. And that cannot happen if we go back to the way things were.



It can’t happen without you, without a new spirit of service, a new spirit of sacrifice.
So let us summon a new spirit of patriotism, of responsibility, where each of us resolves to pitch in and work harder and look after not only ourselves but each other.
Let us remember that, if this financial crisis taught us anything, it’s that we cannot have a thriving Wall Street while Main Street suffers.

In this country, we rise or fall as one nation, as one people. Let’s resist the temptation to fall back on the same partisanship and pettiness and immaturity that has poisoned our politics for so long.


Let’s remember that it was a man from this state who first carried the banner of the Republican Party to the White House, a party founded on the values of self-reliance and individual liberty and national unity.


Those are values that we all share. And while the Democratic Party has won a great victory tonight, we do so with a measure of humility and determination to heal the divides that have held back our progress.


As Lincoln said to a nation far more divided than ours, we are not enemies but friends. Though passion may have strained, it must not break our bonds of affection.


And to those Americans whose support I have yet to earn, I may not have won your vote tonight, but I hear your voices. I need your help. And I will be your president, too.


And to all those watching tonight from beyond our shores, from parliaments and palaces, to those who are huddled around radios in the forgotten corners of the world, our stories are singular, but our destiny is shared, and a new dawn of American leadership is at hand.


To those — to those who would tear the world down: We will defeat you. To those who seek peace and security: We support you. And to all those who have wondered if America’s beacon still burns as bright: Tonight we proved once more that the true strength of our nation comes not from the might of our arms or the scale of our wealth, but from the enduring power of our ideals: democracy, liberty, opportunity and unyielding hope.


That’s the true genius of America: that America can change. Our union can be perfected. What we’ve already achieved gives us hope for what we can and must achieve tomorrow.



This election had many firsts and many stories that will be told for generations. But one that’s on my mind tonight’s about a woman who cast her ballot in Atlanta. She’s a lot like the millions of others who stood in line to make their voice heard in this election except for one thing: Ann Nixon Cooper is 106 years old. ببب
She was born just a generation past slavery; a time when there were no cars on the road or planes in the sky; when someone like her couldn’t vote for two reasons — because she was a woman and because of the color of her skin.

And tonight, I think about all that she’s seen throughout her century in America — the heartache and the hope; the struggle and the progress; the times we were told that we can’t, and the people who pressed on with that American creed: Yes we can.


At a time when women’s voices were silenced and their hopes dismissed, she lived to see them stand up and speak out and reach for the ballot. Yes we can.


When there was despair in the dust bowl and depression across the land, she saw a nation conquer fear itself with a New Deal, new jobs, a new sense of common purpose. Yes we can.


AUDIENCE: Yes we can.


OBAMA: When the bombs fell on our harbor and tyranny threatened the world, she was there to witness a generation rise to greatness and a democracy was saved. Yes we can.


AUDIENCE: Yes we can.


OBAMA: She was there for the buses in Montgomery, the hoses in Birmingham, a bridge in Selma, and a preacher from Atlanta who told a people that We Shall Overcome. Yes we can.


AUDIENCE: Yes we can.


OBAMA: A man touched down on the moon, a wall came down in Berlin, a world was connected by our own science and imagination.


And this year, in this election, she touched her finger to a screen, and cast her vote, because after 106 years in America, through the best of times and the darkest of hours, she knows how America can change. Yes we can.


AUDIENCE: Yes we can.


OBAMA: America, we have come so far. We have seen so much. But there is so much more to do. So tonight, let us ask ourselves — if our children should live to see the next century; if my daughters should be so lucky to live as long as Ann Nixon Cooper, what change will they see? What progress will we have made?


This is our chance to answer that call. This is our moment. This is our time, to put our people back to work and open doors of opportunity for our kids; to restore prosperity and promote the cause of peace; to reclaim the American dream and reaffirm that fundamental truth, that, out of many, we are one; that while we breathe, we hope. And where we are met with cynicism and doubts and those who tell us that we can’t, we will respond with that timeless creed that sums up the spirit of a people: Yes, we can.


Thank you. God bless you. And may God bless the United States of America.





باراک اوباما، رییس جمهوری برگزیده آمریکا، در پی اعلام پیروزی او در انتخابات، در جمع ده ها هزار نفر از طرفدارنش در شیکاگو سخن گفت. برگردان متن کامل آنرا می خوانید:



سلام ، شیکاگو.

اگر هنوز کسانی هستند که تردید دارند آمریکا مکانی است که در آن همه چیز امکان پذیر است ، نمی دانند که آیا رویای بینانگذاران و پدران ما هنوز زنده است یا نه، و هنوز قدرت دمکراسی ما را زیر سئوال می برند، امشب پاسخی به آنها است.

این پاسخی است که صفوفی که در اطراف مدارس و کلیساها در سراسر این کشور بسته شد، داد. صفوف انبوه مردمی که سه چهار ساعت در انتظار ایستادند، بسیاری برای نخستین بار درزندگی شان رای می دادند، زیرا باور داشتند که این بار باید متفاوت باشد، و صداهای آنها می تواند این تفاوت را نشان دهد.

این پاسخی است که جوان و پیر، غنی و فقیر، دمکرات و جمهوریخواه، سیاه، سفید، اسپانیائی تبار، آسیائی، امریکائی بومی، همجنسگرا، غیر آن، معلول و سالم، می دهند. آمریکائیانی که به جهان پیام دادند ما هرگز فقط مجموعه ای از افراد یا ایالت های قرمز و آبی نبوده ایم. ما ایالات متحده آمریکا هستیم، و همیشه چنین خواهیم بود.

این پاسخی است که موجب شد کسانی که سالها بسیاری به آنها گفته بودند نسبت به آنچه ما می توانیم بدست آوریم مشکوک و در هراس باشند، دستهایشان را در کمان تاریخ بگذارند و آنرا بار دیگر بسوی امید روزی بهتر خم کنند.

بسیار طول کشید، اما امشب، به دلیل آنچه ما در این تاریخ در این انتخابات، در این لحظه تعیین کننده انجام دادیم، پرتو تغییر بر آمریکا تابیده است.

دقایقی پیشتر، من پیام بسیار خوشایندی از سناتور مک کین دریافت کردم. او در این کمپین مبارزه ای طولانی و سخت انجام داد، و او حتی طولانی تر و سخت تر برای کشوری که عاشق آن است جنگید. او بخاطر امریکا فداکاری ها و از خود گذشتگی هایی را که اکثر ما نمی توانیم تصور کنیم، تحمل کرده است. ما بخاطر خدمات این رهبر شجاع و فروتن ، امروز در شرایطی بهتر قرار داریم.

من به ایشان و به فرماندار سارا پیلین بدلیل تمام آنچه بدست آورده اند تبریک می گویم، و در انتظار هستم با آنها در ماه های آینده برای تجدید قولی که به ملت داده ایم کار کنم.

می خواهم از کسی که مرا در این سفر همراهی می کند سپاسگزاری کنم، مردی که از صمیم قلب مبارزه کرد، و از جانب مردان و زنانی سخن گفت که با او در خیابان های اسکرانتون بزرگ شدند… و با آنها در ترنی که بسوی دلوور می رفت همسفر شد، جو بایدن ، معاون برگزیده رییس جمهوری.

و اگر حمایت بی دریغ بهترین دوستم در ۱٦سال گذشته، شالوده خانواده ما، عشق زندگی ام، بانوی اول آینده آمریکا، میشل اوباما نمی بود، امشب اینجا نبودم.

ساشا و مالیا… من بیشتر از آنچه بتوانید تصور کنید عاشقتان هستم. و شما سگ توله تازه ای که با ما، به کاخ سفید جدید می آید، بدست آورده اید.

و هرچند مادر بزرگم دیگر با ما نیست، می دانم او مراقب است، همراه با خانواده ای که مرا آنچه امروز هستم ساختند. امشب جایشان را خالی می بینم. می دانم که فراتر از اندازه به آنها مدیون هستم.

به خواهرانم مایا، آلما، تمام برادران و خواهرانم، از همه شما بخاطر پشتیبانی هایتان سپاسگزارم.

و به دیوید پلوف، مدیر کمپین انتخاتی ام… قهرمان فروتن و گمنام این کمپین، که ، به گمان من، بهترین کمپین سیاسی را در تاریخ ایالات متحده امریکا سازمان داد.

به مسئول استراتژی ام، دیوید آکسلورد… که در هر گام در این راه شریکم بوده است.

به بهترین تیم کمپین که تاکنون در تاریخ حرکت های سیاسی بوجود آمده است… شما این موفقیت را موجب شدید، و من برای همیشه سپاسگزار فداکاری ها و از خودگذشتگی هایتان خواهم بود.

اما بالاتر از همه، من هرگز از یاد نخواهم برد که این پیروزی براستی به چه کسی تعلق دارد. متعلق به شما است. به شما تعلق دارد. من هرگز احتمالی ترین کاندید برای این مقام نبودم. ما کار را با پول زیاد یا تایید های زیاد آغاز نکردیم. کمپین ما در تالارهای واشنگتن شکل نگرفت. در کوچه پس کوچه های دموین و اتاق های نشیمن کنکورد و ایوان های چارلستون آغاز شد. مردان و زنان کارگری که برای پرداخت 5، 10 و 20 دلار ، و کمک به مقصود ، از پس اندازهای کوچک خود برداشت کردند، آنرا ساختند.

از جوانانی نیرو گرفت که افسانه بی تفاوتی نسل خود را رد کردند… خانه ها و خانواده هایشان را برای انجام کارهایی که پولی اندک و خواب کمتر به آنها پیشکش می کرد، ترک گفتند.

از مردمی نه چندان جوان قدرت گرفت که بی اعتنا به سرمای سخت و گرمای سوزنده بر درهای خانه های غریبه ها می کوفتند ، و از میلیون ها امریکائی که داوطلب شدند ، سازمان دادند و ثابت کردند که بیش از دو قرن بعد اندیشه یک دولت مردمی، بوسیله مردم، و برای مردم، از روی زمین محو نشده است.

این، پیروزی ما است.

و من می دانم شما اینکار را فقط برای برنده شدن در یک انتخابات، یا برای من، انجام ندادید. به این دلیل به آن پرداختید که عظمت کاری را که در پیش است درک می کنید. زیرا حتی در حالی که ما امشب جشن می گیریم، می دانیم چالش هایی که فردا به همراه می آورند، بزرگترین چالش های دوره زندگی ما هستند - دو جنگ، سیاره ای که به خطر افتاده است، بدترین بحران مالی در یک قرن.

حتی در حالی که ما امشب اینجا ایستاده ایم، می دانیم آمریکائیان شجاعی هستند که در صحراهای عراق و در کوهستان های افغانستان بیدار می شوند تا جانشان را بخاطر ما بخطر بیاندازند.

مادران و پدرانی هستند که پس از بخواب رفتن فرزندانشان بیدار می مانند و نمی دانند چگونه وام خانه هایشان را بپردازند یا صورتحساب های پزشکان را پرداخت کنند یا پول کافی برای فرستادن فرزندشان به کالج پس انداز کنند.

انرژی جدیدی وجود دارد که باید مهار شود، مشاعل جدید باید ایجاد شوند، مدارس جدید باید ساخته شوند، تهدید هایی که باید با آنها مقابله شود، اتحادیه ها باید ترمیم شوند.

راهی طولانی در پیش است. صعود ما لغزنده خواهد بود. ممکن است در یک سال یا حتی در یک دوره به مقصد نرسیم. اما، امریکا، من هرگز بیشتر از امشب به این که به آنجا خواهیم رسید امیدوار نبوده ام. به شما قول می دهم. ما بعنوان یک ملت به آنجا خواهیم رسید.

شکست ها، و اشتباهات و لغزش هایی در آغاز کار وجود خواهد داشت. بسیاری با هر تصمیم یا سیاستی که من بعنوان رییس جمهوری بگیرم و اتخاذ کنم موافق نخواهند بود. و ما می دانیم که دولت نمی تواند هر مشکلی را حل کند.

اما من همیشه با شما در مورد چالش هایی که با آنها روبرو هستییم صادق خواهم بود. به حرف هایتان ، بخصوص وقتی با یکدیگر موافق نیستیم، گوش خواهم داد. و ، بالاتر از همه، از شما درخواست خواهم کرد به کار بازسازی این ملت بپیوندید، تنها راهی که برای۲۲۱سال در امریکا انجام گرفته است - محله به محله، آجر روی آجر، با دست های پینه بسته.

آنچه ۲۱ماه پیش در ژرفای زمستان آغاز شد ، نمی تواند در این شب پائیزی به پایان برسد. پیروزی به تنهایی تغییری که ما بدنبالش هستیم نیست. فقط فرصتی برای ما است که چنین تغییری را انجام دهیم. و اگر ما براه گذشته باز گردیم، نمی تواند عملی شود.

نمی تواند بدون شما، بدون یک روحیه خدمت ، و روحیه از خود گذشتگی، اتفاق بیافتد.

بنابراین، بیائید روحیه جدیدی از وطن پرستی و مسئولیت را فراهم آوریم، که در آن هرکدام از ما تصمیم بگیریم تلاش کنیم، سخت تر بکوشیم و نه تنها مراقب خودمان بلکه یکدیگر باشیم.

به یاد بیاوریم که ، اگر این بحران مالی درسی به ما آموخته باشد، این است که ما نمی توانیم یک وال استریت شکوفا داشته باشیم، در حالی که مین استریت و توده های مردم رنج می کشند.

در این کشور، ما بعنوان یک ملت، یک مردم، بر می خیزیم یا میافتیم. بیایید در برابر وسوسه بازگشت به همان گرایش های دو حزبی ، حقیر و خام و نابالغی که سیاست های ما را برای دوره ای چنین طولانی مسموم کرده است، ایستادگی کنیم.

بیاد بیاوریم که مردی از این ایالت بود که برای نخستین بار بیرق حزب جمهوریخواه را به کاخ سفید حمل کرد، حزبی که بر ارزش های اتکا بخود و آزادی فردی و وحدت ملی استوار شد.

ما همه در این ارزش ها سهیم هستیم. و هرچند حزب دمکرات امشب به پیروزی بزرگی دست یافته است، ما آنرا با فروتنی و تصمیم به پرکردن شکاف هایی که مانع پیشرفتمان بوده است، جشن می گیریم.

آنگونه که لینکلن به ملتی که بیشتر از ملت ما گرفتار تفرقه بود گفت ، ما دشمن نیستیم، دوستان یکدیگر هستیم. هرچند هیجان ممکن است مهار شده باشد، اما نباید رشته های عاطفه و مهربانی را پاره کند.

و به امریکائیانی که هنوز حمایت آنها را بدست نیاورده ام، می گویم من ممکن است امشب رای شما را کسب نکرده باشم، اما صدایتان را می شنوم. به کمک شما نیاز دارم. و من رییس جمهور شما نیز خواهم بود.

و به تمام کسانی که امشب از ورای سواحل ما، از پارلمان ها و کاخ ها، تماشا می کنند، و کسانی که در اطراف رادیو ها در گوشه های دور افتاده و فراموش شده جهان جمع شده اند، می گویم داستان های ما فردی است، اما سرنوشتمان یکی است، و سحرگاه جدیدی از رهبری امریکا طلوع می کند.

و به آنها که می خواهند جهان را درهم بریزند می گویم: ما شما را شکست خواهیم داد. و به کسانی که در جستجوی صلح و امنیت هستند می گویم: ما از شما حمایت خواهیم کرد. و به تمام کسانی که نمی دانند آیا مشعل امریکا هنوز روشن است یا نه می گویم: ما امشب بار دیگر ثابت کردیم که نیروی واقعی مردم ما نه از قدرت تسلیحات یا میزان ثروتمان، بلکه از قدرت پویای ایده آلهای ما: دمکراسی، آزادی، فرصت و امید مایه می گیرد.

این نبوغ واقعی امریکا است که امریکا می تواند تغییر کند. ملت ما می تواند کامل باشد. آنچه ما تاکنون بدست آورده ایم ما را به آنچه می توانیم و باید فردا بدست آوریم امیدوار می کند.

این انتخابات اولین ها و داستان های فراوانی داشت که برای نسل ها نقل خواهد شد. اما داستانی که امشب در فکر من است در باره زنی است که در آتلانتا رای داد. او مانند میلیون ها نفر دیگری است که در صف ایستادند تا صدایشان در این انتخابات شنیده شود با یک استثنا: ان تیکسون کوپر 106 ساله است.

او درست یک نسل پس از بردگی متولد شد، زمانی که در جاده ها، اتومبیل و در آسمان ها هواپیما نبود. وقتی که کسی مانند او نمی توانست به دو دلیل، زن بودن و رنگ پوستش ، رای بدهد. و امشب، من به تمام آنچه که او در یک قرن زندگی در امریکا دیده است می اندیشم – درد و امید، پیکار و پیشرفت، زمانی هایی که به ما می گفتند نمی توانید کار کنید، و مردمی که بر این پندار امریکائی تاکید می گذاشتند: آری، ما می توانیم.

در زمانی که صداهای زنان خاموش و امیدهایشان نادیده گرفته می شد، او زیست تا ببیند آنها بر می خیزند ، صدایشان را بلند می کنند و خود را به صندوق های رای می رسانند. آری، ما می توانیم.

وقتی خاکستر نا امیدی و افسردگی سراسر این سرزمین را پوشانده بود، او ملتی را دید با یک پیمان جدید، مشاغل جدید، و احساس تازه ای از یک مقصود و آرمان مشترک. آری، ما می توانیم.

وقتی بمب ها بر بندر ما فرود می آمدند و دیکتاتوری و استبداد جهان را تهدید می کرد، او آنجا بود تا نسلی را که برای دست یابی به عظمت و قدرت سربر می داشت و یک دمکراسی نجات پیدا می کرد شاهد باشد. آری، ما می توانیم.

او آنجا بود، برای دیدن اتوبوس ها در مونتگمری، لوله های آب در بیرمنگهام، پلی در سلما، و واعظی از آتلانتا که به مردم می گفت ما چیره خواهیم شد. آری ، ما می توانیم.

مردی در ماه فرود آمد، دیواری در برلن فرو ریخت، علم و قدرت تخیل ما مردم جهان را به یکدیگر ارتباط داد.

و امسال، در این انتخابات، او صفحه مانیتوری را با انگشتش لمس کرد و رای داد، زیرا پس از ۱۰٦سال در امریکا، و عبور از بهترین زمان ها و تاریکترین ساعت ها، او می داند امریکا چگونه می تواند تغییر کند. آری ، ما می توانیم.

امریکا، ما راهی دراز پیموده ایم. وقایع بسیاری دیده ایم. اما کارهای بسیار بیشتری باقی است. بنابراین امشب، از خودمان بپرسیم - اگر فرزندانمان باید بمانند تا قرن آینده را ببینند، اگر دخترانمان باید آنقدر خوشبخت باشند که به اندازه ان نیکسون کوپر عمر کنند، چه تغییراتی خواهند دید؟ پیشرفت های ما چه خواهد بود؟

این فرصتی است که ما پاسخ دهیم. این لحظه ما است.

این زمان ما است، تا مردم خود را به کار باز گردانیم و درهای فرصت را بروی کودکانمان بگشائیم، رفاه و توانگری را تجدید کنیم و آرمان صلح را پیش ببریم، رویای امریکا را باز ستانیم و بار دیگر بر این واقعیت اساسی تاکید بگذاریم که ما هرچند بسیار، یکی هستیم. که ما در حالی که نفس می کشیم، امیدوار هستیم، و هرجا با بدبینی و تردید و کسانی که به ما می گویند ما نمی توانیم روبرو می شویم، با همان عقیده و پندار بی زمان که روحیه یک ملت را خلاصه می کند پاسخ خواهیم داد: آری ، ما می توانیم.

سپاسگزارم. خداوند یار و همراه شما، و ایالات متحده امریکا باشد.

باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا شد



بر اساس محاسبات او در حال حاضر حداقل رای کالج ایالتی لازم جهت غلبه بر جان مک کین، نامزد حزب جمهوری خواه را به دست آورده است.


nbc



در مقایسه با انتخابات قبل آقای اوباما نه تنها رای اکثر ایالاتی که در سال 2004 به جان کری، نامزد وقت حزب دموکرات رای دادند را مجددا کسب کرد، بلکه در سه ایالت دیگر هم که در دوره قبل به جورج بوش رای داده بودند، پیروز شد.


ایالت اوهایو که در سال 2004 به جورج بوش رای داد، نقشی عمده در پیروزی نامزد موفق در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا ایفاء می کرد و تا کنون هیچ کدام از نامزد های جمهوری خواه نتوانسته بودند بدون پیروزی در ایالت اوهایو به مقام ریاست جمهوری آمریکا دست یابند.


بر اساس تازه ترین اخبار رای گیری در اکثر ایالت های آمریکا به پایان رسیده است و شمارش آراء ادامه دارد.


بر اساس نتایج به دست آمده و پیش بینی های انجام شده برمبنای نتایج، آقای اوباما علاوه بر پنسیلوانیا، آراء ایالت های ورمونت، نیوهمپشایر، ایلینوی، دلاور، ماساچوست، کلمبیا، مریلند، کانتیکات، مین، میشیگان، مینه سوتا، نیویورک، رود آیلند، ویسکانسین و نیوجرزی را به دست آورده است و جان مک کین هم در کنتاکی، کارولینای جنوبی، اوکلاهما، آرکانزاس، آلاباما، کانزاس، داکوتای شمالی، وایومینگ، جورجیا، یوتا، میسیسیپی، و تنسی موفق بوده است.


هرچند هنوز نتیجه قطعی شمارش آراء مردمی اعلام نشده اما بر اساس شمارش آراء تا ساعت سه و 45 دقیقه بامداد به وقت گرینویچ 50.7 درصد آراء شمارش شده به نفع باراک اوباما و 48.2 درصد آراء به سود جان مک کین به صندوق ها ریخته شده اند.



httpvh://uk.youtube.com/watch?v=qzLZzEfn0-A


هر یک از دو نامزد برای پیروزی در انتخابات می بایست حداقل 270 رای کالج انتخاباتی را کسب می کردند.



عوامل کلیدی


برخی نظرسنجی های پس از رای گیری حاکی از آن هستند که اکثریت رای دهندگان انتخاب خود را با توجه به وضعیت اقتصادی و بحران مالی جهانی انجام داده اند و مسئله عراق، مبارزه با تروریسم و وضعیت سیستم بهداشتی آمریکا برای آنها از اولویت پایینتری برخوردار بوده است.


این در حالی است که بر اساس نظرسنجی ها یک سال قبل اولویت غالب رای دهندگان مسئله عراق بود.


خبرگزاری اسوشیتدپرس هم گزارش داده بیش از 90 درصد شرکت کنندگان در انتخابات هم در نظرسنجی های پس از رای گیری اعلام کرده اند مسئله نژاد تاثیری در رای آنها نداشته است و تقریبا به همین میزان هم معتقدند سن دو نامزد در انتخاب آنها بی تاثیر بوده است.




جورج واکر بوش

دوره ریاست جمهوری جورج واکر بوش، از روز بیستم ژانویه سال ۲۰۰۱ آغاز شد که هم زمان است با اول بهمن سال ۱۳۷۹ خورشیدی.


43-george-w-bush




جورج واکر بوش، چهل و سومین رییس جمهوری آمریکا

جورج واکر بوش، چهل و سومین رییس جمهوری ایالات متحده آمریکاست. او روز بیستم ژانویه سال ۲۰۰۱ سوگند ریاست جمهوری یاد کرد و در روز دوم نوامبر سال ۲۰۰۴ برای دوره دوم ریاست جمهوریش انتخاب شد.

پرزیدنت بوش پیش از آنکه به سمت ریاست جمهوری انتخاب شود بعنوان چهل و ششمین فرماندار ایالت تکزاس خدمت کرد و در طول این مدت به عنوان کسی که توانایی همکاری با حزب مخالف را دارد و نیز به عنوان محافظه کاری دلسوز شناخته شد. او سیاستهای عمومی خود را بر اساس اصول مبتنی بر دولت کوچک، مشروعیت شخصی، قدرت نهاد خانواده و کنترل محلی قرار داد.

دوران جوانی و تحصیلات

جورج دبلیو بوش در ششم ژوییه سال ۱۹۴۶ در نیوهیون ایالت کانتیکت متولد شد و دوران رشد خود را در میدلند و هوستون تکزاس گذراند. او در سال ۱۹۶۸ از دانشگاه ییل لیسانس تاریخ گرفت و سپس بعنوان خلبان جنگنده بمب افکن اف ۱۰۲ در گارد ملی هوایی تکزاس خدمت کرد. پرزیدنت بوش در سال ۱۹۷۵ مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته بازرگانی از دانشگاه هاروارد دریافت کرد و پس از فراغت از تحصیل به میدلند در تکزاس بازگشت و فعالیت خود را در رشته تجارت انرژی آغاز کرد.

ورود به دنیای سیاست

پرزیدنت بوش در کمپین موفقیت آمیز انتخاباتی پدرش، جرج هربرت واکر بوش شرکت داشت و سپس دست به تشکیل گروهی زد که در سال ۱۹۸۹ باشگاه بیس بال رنجرز تکزاس را خریداری کرد.

او در هشتم نوامبر سال ۱۹۹۴ برای اولین بار و در سوم نوامبر سال ۱۹۹۸ برای بار دوم به فرمانداری تکزاس انتخاب شد. جورج بوش نخستین فرمانداری است که در ایالت تکزاس در دو دوره پیاپی به فرمانداری این ایالت انتخاب شده است.

دوره ریاست جمهوری

جورج بوش از زمانی که به عنوان چهل و سومین رییس جمهوری آمریکا انتخاب شد، تلاش کرده است در همکار ی با کنگره آمریکا به ایجاد شکوفایی و فرصتهای مناسب یاری رساند. او قانونی را به تصویب رساند که بر اساس آن مالیات کارمندان و کارگران کاهش یافت. با تصویب قانون اصلاحات همه جانبه آموزشی در سال ۲۰۰۱ که به قانون « هیچ کودکی پشت در نماند» شناخته شد، دوران جدیدی آغاز شد که بر اساس کنترل دولتهای محلی بر امر آموزش، مسوول دانستن و حق انتخاب چگونگی تحصیل فرزندان برای خانواده ها و تاکید بر اعتقاد اساسی ملی بر حقوق کودکان بود.

پرزیدنت بوش همچنین قوانینی در بهبود وضع بهداشتی، مدرن کردن بیمه درمانی دولتی و عرضه دارو به سالمندان، که برای نخستین بار انجام شد، به تصویب رساند.

اصلاح قوانین در دوره پرزیدنت بوش به افزایش مالکیت خانه، بویژه در میان اقلیتها، حفظ محیط زیست و افزایش قدرت نظامی انجامید.

صبح روز یازدهم سپتامبر سال ۲۰۰۱ تروریستها به آمریکا حمله کردند، از آن زمان به بعد، پرزیدنت بوش گامهایی برای حمایت از کشور و ایجاد جهانی عاری از تروریسم برداشته که سابقه نداشته است.

جورج دبلیو بوش با لارا ولش که آموزگار و کتابدار بود ازدواج کرده است و دو دختر به نامهای باربارا و جنا دارند.


VOA

ویلیام جفرسون کلینتون



ویلیام جفرسون کلینتون، بین سالهای ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۱ میلادی ریاست جمهوری آمریکا را بر عهده داشت. این دوران همزمان است با ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۹خورشیدی.


42-clinton



ویلیام جفرسون کلینتون ، چهل و دومین رییس جمهوری آمریکا


در دوران ریاست جمهوری ویلیام جفرسون کلینتون، معروف به بیل کلینتون،  ایالات متحده بیش از هر زمان دیگری در طول تاریخ آمریکا برخوردار از صلح و اقتصادی درخشان بود.  او تنها رئیس جمهوری دمکرات است که از زمان فرانکلین روزولت  تاکنون، دو دوره کامل و متوالی ریاست جمهوری ایالات متحده را برعهده داشته است.


بیل کلینتون در دوران ریاست جمهوری خدمات برجسته ای کرد. در دوران کلینتون آمریکا شاهد پایینترین میزان بیکاری در دوران مدرن، پایین ترین میزان تورم در سی سال گذشته، بالاترین میزان خرید خانه توسط مردم آمریکا، کاهش چشمگیر جرم و جنایت در بسیاری از نقاط آمریکا و کاهش مقررات ارائه کمکهای دولتی به نیازمندان بود. پیش از پزریدنت کلینتون بودجه سالیانه آمریکا چندین دهه با کسری مواجه بود، بیل کلینتون تدوین کننده نخستین بودجه متعادل بود و پس از بازپرداخت قروض دولتی، او موفق به انباشت سپرده های دولتی شد.


در سال ۲۰۰۰ و بعنوان بخشی از برنامه جشن هزاره میلادی، کلینتون از ملت بزرگ آمریکا خواستار پایان دادن به تبعیضات نژادی شد. پس از ناکامی در دومین سال اجرای برنامه بزرگ اصلاحات خدمات درمانی عمومی، پرزیدنت کلینتون اعلام کرد: «عصر دولت بزرگ بسر رسیده است.»


اصلاح برنامه های آموزشی، حفاظت از مشاغل خانواده هایی که ناچار به مراقبت از کودکان بیمارشان هستند، محدودیت فروش اسلحه شخصی و شدت بخشیدن به قوانین حفاظت از محیط زیست از دیگر اقدامات کلینتون بود.


کودکی، تحصیلات و ورود به دنیای سیاست


پرزیدنت کلینتون در تاریخ نوزدهم اوت سال ۱۹۴۶ در شهرهوپ در ایالت ارکانزا بدنیا آمد و «ویلیام جفرسون بلیات سوم» نامیده شد، سه ماه پیش تولد او پدرش در یک تصادف رانندگی جان باخته بود. زمانی که چهارساله بود، مادرش با «راجر کلینتون» ازدواج کرد. پس از آن و در دوران دبیرستان بیل کلینتون برخوردار از نام خانوادگی ناپدریش شد.


او دانش آموزی برجسته و نوازنده ای چیره دست در ساکسیفون بود که حتی توانایی آن را داشت که نوازنده ای حرفه ای شود. بیل کلینتون یکبار نیز بعنوان دانش آموز برجسته آمریکا در کاخ سفید با پرزیدنت کندی دیدار کرد. از آن پس، او وارد فعالیتهای اجتماعی شد.


کلینتون در ۱۹۶۸ از دانشگاه جورج تاون فارغ التحصیل شد و پس از آن با برخورداری از بورسیه آموزشی به دانشگاه آکسفورد در بریتانیا رفت. کلینتون در سال ۱۹۷۳ از دانشگاه ییل در رشته حقوق فارغ التحصیل شد و بدنبال آن درایالت آرکانزا فعالیتهای سیاسی را آغاز کرد.


بیل کلینتون، سال ۱۹۷۴ در کسب مقام نمایندگی کنگره از سومین منطقه ارکانزا موفق نشد. سال بعد، با هیلاری رودهام، دانش آموخته رشته حقوق کالج ولسلی و دانشگاه ییل، ازدواج کرد. در سال ۱۹۸۰ چلسی تنها فرزند خانواده کلینتون بدنیا آمد.



کلینتون در سال ۱۹۷۶ بعنوان دادستان عمومی آرکانزا و سپس درسال ۱۹۷۸ بعنوان فرمانداراین ایالت برگزیده شد. در دومین دور مبارزات فرمانداری ایالتی شکست خورد اما چهار سال بعد او دوباره توانست به مقام فرمانداری دست یابد و تا زمان شکست جورج بوش پدر، در مبارزات ریاست جمهوری ایالات متحده در سال ۱۹۹۲ ، بیل کلینتون همچنان فرماندار آرکانزا بود.

انتخابات سال ۱۹۹۲

پیروزی بیل کلینتون و معاونش آلبرت گور دوم، معروف به «ال گور» که سناتور ایالت تنسی بود در انتخابات سال ۱۹۹۲، نویدبخش روی کار آمدن نسل جدیدی از رهبران سیاسی آمریکا بود. درآن زمان ایالات متحده آمریکا ۲۸۱ میلیون و ۴۲۱ هزار و ۹۰۶ نفر جمعیت داشت.


پیروزی کلینتون سبب شد تاپس از۱۲ سال دوگانگی در قدرت حزب دمکرات همزمان قدرت کاخ سفید و اکثریت کنگره را در دست گیرد؛ اما این یگانگی چندان پایدار نماند و جمهوریخواهان در سال ۱۹۹۴ توانستند اکثریت کنگره را در دست گیرند.


در سال ۱۹۹۸ و بدنبال مسایلی که در ارتباط با یک دختر جوان کارآموز در کاخ سفید پیش آمد، پرزیدنت کلینتون از سوی نمایندگان کنگره استیضاح شد. او در تلاش برای اثبات بیگناهی اش در سنا توانست حکم تبرئه سناتورها را بدست آورد. کلینتون در برابر ملت آمریکا حاضر شده و بابت خطای خود عذرخواهی کرد. از آن پس، محبوبیت عمومی پرزیدنت کلینتون تا پایان دوران ریاست جمهوریش کاهش یافت.


سیاست خارجی


در سطح جهانی، پرزیدنت کلینتون موفق به اعزام نیروهای صلحبان به منطقه بوسنی شد و زمانی که صدام حسین از ادامه حضور بازرسان هسته ای سازمان ملل متحد در عراق ممانعت کرد، کلینتون دستور بمباران پایگاههای هسته ای و شیمیایی عراق را صادر کرد. او پشتیبان قاطع گسترش حوزه پیمان ناتو، توسعه بازرگانی جهانی و راه اندازی کارزار جهانی علیه دادوستد مواد مخدر در جهان بود.


پرزیدنت کلینتون در سفرهایی که با هدف دفاع و حمایت از«آزادی آمریکایی» به کشورهای اروپایی، آفریقایی، روسیه و چین داشته، همواره با استقبال عمومی روبرو شده است.


VOA




جورج هربرت واکر بوش



جورج هربرت واکر بوش، بین سالهای ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۳ میلادی ریاست جمهوری آمریکا را بر عهده داشت. این دوران همزمان است با ۱۳۶۷ تا ۱۳۷۱خورشیدی.


41-george_h-_w-_bush



جورج هربرت واکر بوش، چهل و یکمین رییس جمهوری آمریکا



جورج هربرت بوش ارزش های سنتی آمریکایی و عزم به ساختن ملتی مهربان تر و آرام تر را با خود به کاخ سفید برد. او در مراسم تحلیف ریاست جمهوری تعهد سپرد از توان ملت آمریکا بعنوان نیرویی برای نیکی استفاده کند. جورج هربرت واکر بوش از خانواده ای بود که همگی در زمینه خدمات اجتماعی فعالیت داشتند .

جوانی، تحصیلات و خانواده


جورج هربرت واکر بوش روز دوازدهم  ژوئن سال ۱۹۲۴ در میلتون ماساچوست بدنیا آمد از دانش آموزان فعال وموفق آکادمی فیلیپس در اندوور بود. در سالروز ۱۸ سالگی خود برای ورود به نیروهای مسلح ثبت نام کرد.

هنگامی که اجازه پرواز یافت جوان ترین خلبان نیروی دریایی  آمریکا بود. جورج هربرت بوش  در جنگ جهانی دوم در ۵۸ ماموریت جنگی شرکت داشت. هواپیمای بمب افکن جورج بوش در یکی از ماموریت ها بر فراز اقیانوس آرام مورد اصابت آتش ضد هوایی های ژاپن قرار گرفت و سقوط کرد اما  یک زیردریایی ایالات متحده، جورج هربرت واکر بوش را از آب نجات داد.  مدال برجسته صلیب هوانوردی برای شجاعت در عملیات،  به جورج بوش اعطا شد.

جورج هربرت واکر بوش، پس از بازگشت از جنگ،  انرژی خود را معطوف به اتمام تحصیلات و تشکیل خانواده کرد.  جورج بوش در سال ۱۹۴۵ با باربارا پیرس ازدواج کرد. آن ها صاحب شش فرزند شدند. جورج، رابین که در کودکی در گذشت، جان که به جب معروف است ، نیل، ماروین، و دوروتی.

جورج هربرت واکر بوش در دانشگاه ییل چه در تحصیلات و چه در ورزش از خود برتری قابل توجهی  نشان داد و کاپیتان تیم بیسبال و عضو مجامع اختصاصی دانشجویان شد.  جورج هربرت واکر بوش  پس از فارغ التحصیلی در غرب تکزاس به کار در صنعت نفت پرداخت.

او نیز مانند پدرش پرسکات بوش که در سال ۱۹۵۲ به عنوان سناتور ایالت کانتیکت انتخاب شده بود،  به خدمات و فعالیت های اجتماعی و سیاست علاقمند بود. او دو بار در مقام نماینده تگزاس در کنگره خدمت کرد و دو بار برای راه یافتن به سنا تلاش کرد که با شکست وربرو شد.  جورج هربرت واکر بوش سپس در چندین شغل مهم خدمت کرد: سفیر ایالات متحده در سازمان ملل متحد،  رییس کمیته ملی جمهوریخواهان،  سفیر ایالات متحده در جمهوری خلق چین  و رییس سازمان اطلاعات  مرکزی آمریکا.

سال ۱۹۸۰ بوش برای بدست آوردن نامزدی مقام ریاست جمهوری از حزب جمهوریخواه تلاش کرد و شکست خورد. سپس رونالد ریگان او را به عنوان نامزد انتخاباتی خود انتخاب کرد.  در مقام معاون ریاست جمهوری،  بوش در مسائل داخلی کشور مسئولیت هایی را به عهده داشت از جمله مسوولیتهای بوش در آن زمان کاهش مقررات دست و پاگیر دولت مرکزی و برنامه های مبارزه با مواد مخدر بود.

جورج هربرت واکر بوش به کشور های بسیاری  سفر کرد و در سال ۱۹۸۸ نامزدی حزب جمهوریخواه برای شرکت در انتخابات  ریاست جمهوری را بدست آورد ، بوش با همراهی دن کویل سناتور ایالت ایندیانا که او را برای معاونت خود در نظر گرفته بود،  مایکل دوکاکس فرماندار ماسا چوست را در انتخابات ریاست جمهوری شکست داد. زمانیکه جورج هربت واکر بوش بعنوان  چهل و یکمین رییس جمهوری آمریکا انتخاب شد، جمعیت کشور ۲۴۸ میلیون و ۷۱۸ هزار و ۳۰۱ نفر بود.

دوران ریاست جمهوری

جورج هربرت واکر بوش،  در زمان ریاست جمهوری خود با تغییرات عمده ای در جهان روبرو شد. جنگ سرد پس از ۴۰ سال پایان یافت، امپراتوری کمونیسم سقوط کرد و دیوار برلن فرو ریخت. اتحاد جماهیر شوروی از بین رفت و میخاییل گورباچف رهبر اصلاح طلب آن کشورکه همواره مورد حمایت بوش بود استعفا داد.  در حالی که بوش از دموکراسی دفاع می کرد بر اتخاذ سیاست خارجی  محتاطانه در قبال گروه کشورهای تازه  تاکید می کرد.

در سایر زمینه های سیاست خارجی،  پرزیدنت بوش نیروهای امریکایی را به پاناما اعزام کرد تا رژیم فاسد ژنرال مانوئل نوریگا را که امنیت کانال  پاناما و زندگی آمریکاییان را در آن ناحیه به خطر انداخته بود سرنگون کنند.  زنرال نوریگا به آمریکا آورده شد تا به اتهام دست داشتن در تجارت مواد مخدر تحت محاکمه قرار گیرد.

بزرگترین آزمون جورج هربرت واکر بوش،  حمله صدام حسین رییس جمهوری عراق به کویت و تهدید به حمله به عربستان سعودی بود.  پرزیدنت بوش با تعهد به آزاد سازی کویت توانست پشتیبانی سازمان ملل متحد، ملت آمریکا و کنگره را بدست آورد و ۴۲۵ هزار سرباز  آمریکایی را به کویت اعزام کرد. ۱۱۷ هزار نفر از نیروهای ائتلاف نیز به سربازان آمریکایی پیوستند.  پس از هفته ها بمباران و صد ساعت جنگ زمینی ، ارتش یک میلیون نفره عراق شکست خورد.

برغم محبوبیت بی سابقه او که از پیروزی های نظامی و سیاسی ناشی می شد،  بوش نتوانست با  نارضایتی در داخل کشور مقابله کند.  این نارضایتی ها  از اقتصاد متزلزل، افزایش خشونت های شهری و کسری بودجه ریشه می گرفت.

درانتخابات سال ۱۹۹۲ جورج هربرت واکر بوش از ویلیام کلینتون دموکرات شکست خورد.

VOA




رونالد ریگان



رونالد ریگان، بین سالهای ۱۹۲۳ تا ۱۹۲۹ میلادی ریاست جمهوری آمریکا را بر عهده داشت. این دوران همزمان است با ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۷خورشیدی.


40-reagan





رونالد ریگان، چهلمین رییس جمهوری آمریکا


هدف رونالد ریگان توانمند کردن ملت آمریکا و کاهش وابستگی آنان به دولت بود. ریگان در پایان دوره ریاست جمهوری خود شاهد آن بود که شعار انتخاباتی او در سال ۱۹۸۰ مبنی بر اعاده پیشرفت و رشد کشور و در نتیجه بازگرداندن روحیه خوش بینی به ملت ، به واقعیت مبدل شده است.


پیش از ریاست جمهوری



رونالد ویلسون ریگان در ششم فوریه سال ۱۹۱۱ در تمپیکو در ایالت ایلینوی بدنیا آمد. مادر و پدر او نل و جان ریگان بودند.

رونالد دبیرستان را در شهر دیکسون به پایان رساند و سپس در کالج اورکا به تحصیل در رشته اقتصاد و جامعه شناسی پرداخت. او نه تنها در تیم فوتبال این کالج بازی میکرد بلکه در صحنه تئاتر آن نیز نقش آفرین بود. پس از فارغ التحصیل شدن شغل گویندگی ورزشی یک ایستگاه رادیویی را پذیرفت و سرانجام در سال ۱۹۳۷ به هالیوود راه یافت و در طی دو دهه در ۵۳ فیلم ظاهر شد.

رونالد ریگان از همسر اولش جین وایمن که او نیز هنرپیشه بود دو فرزند به نام های مورین و مایکل داشت. مورین در سال ۲۰۰۱ درگذشت.

در سال ۱۹۵۲ ریگان با نانسی دیویس که او نیز ستاره سینما بود ازدواج کرد که حاصل این ازدواج دو فرزند به نام های پاتریشیا آن و رونالد پرسکات بود. ریگان مدتی ریاست اتحادیه هنرپیشه های سینما را برعهده داشت و مدتی نیز بعنوان میزبان برنامه های تلویزیونی به نقاط مختلف کشور سفر کرد و در آن زمان بود که سخنگوی جبهه محافظه کاران شد.

در سال ۱۹۶۶، رونالد ریگان با اختلاف یک میلیون رای به فرمانداری کالیفرنیا دست یافت و دباردیگر در سال ۱۹۷۰ این مقام را از آن خود کرد.

دوران ریاست جمهوری

رونالد ریگان در سال ۱۹۸۰ برای احراز مقام ریاست جمهوری از طرف حزب جمهوریخواه نامزد شد و جرج بوش را که در گذشته نماینده تکزاس در کنگره و سفیر ایالات متحده در سازمان ملل متحد بود به عنوان معاون خود انتخاب کرد.

رای دهندگان که از تورم و بحران یک ساله گروگان گیری دیپلمات های آمریکایی در تهران آشفته بودند پیروزی این نامزد حزب جمهوریخواه را برای ورود به کاخ سفید تضمین کردند. ریگان با ۴۹۸ رای الکتورال در مقابل ۴۹ رای، جیمی کارتر رییس جمهوری وقت را شکست داد و در انتخابات پیروز شد. در آن زمان جمعیت ایالات متحده آمریکا ۲۲۶ میلیون و ۵۴۲ هزار و ۱۹۹ نفر بود.

در بیستم ماه ژانویه سال ۱۹۸۱ رونالد ریگان کار خود را آغاز کرد ولی 69 روز بعد مورد سوء قصد قرار گرفت که از آن جان سالم بدر برد و بزودی کار خود را از سر گرفت.
شوخ طبعی و شخصیت شاد او در این رویداد خطرناک بر محبوبیت وی افزود.

پرزیدنت رونالد ریگان با مهارت خاص خود قوانینی را برای جلوگیری از تورم، افزایش فرصتهای شغلی، رشد اقتصادی و توانمندی دفاع ملی در کنگره به تصویب رساند.

او در طول ریاست جمهوری خود هزینه دولت و مالیات را کاهش داد و با وجود این که هزینه توانمندی نیرو های دفاع ملی، سبب کسر بودجه در کشور شد، حاضرنشد مالیات را افزایش دهد.

بازگشت اعتماد به نفس ملی موجب شد ریگان و بوش در سال ۱۹۸۴ با اختلاف رای الکتورال بی سابقه ای برای بار دوم انتخاب شوند و والتر ماندل و جرالدین فرارو رقبای دموکرات خود را شکست دهند.

در سال ۱۹۸۶ رونالد ریگان سبب تصویب قانونی شد که بسیاری از معافیت های مالیاتی را از میان می برد و بسیاری از افراد کم در آمد را از پرداخت مالیات معاف می کرد.

در طی زمامداری رونالد ریگان ملت آمریکا از یک دوره طولانی مسالمت آمیز و سرشار از موفقیت و بدور از رکود و کسادی اقتصادی بهره مند شدند. اساس سیاست خارجی رونالد ریگان، صلح از طریق توانمندی کشور بود. در طی دو دوره ریاست جمهوری، ریگان بودجه دفاع ملی را ۳۵ در صد افزایش داد ولی در همین حال تلاش کرد که رابطه کشور را با اتحاد جماهیر شوروی بهبود بخشد. رونالد ریگان برای از میان بردن و عدم استفاده از موشک های میان برد اتمی در آینده، با میخاییل گورباچف رهبر وقت اتحاد جماهیر شوروی پیشین به گفتگو نشست. او علیه تروریسم اعلام جنگ کرد و بدنبال حمله تروریستی به یک کلوپ شبانه در برلن غربی که شواهد نشان داد لیبی در آن دست داشت بمب افکن های آمریکایی را به آن کشور آفریقایی فرستاد.

در طی جنگ ایران و عراق با اعزام کشتی های نیروی دریایی برای پاسداری خلیج فارس ، ادامه صدور جریان نفت را میسر ساخت. با پیروی از “دکترین ریگان” او قیام های ضد کمونیستی در آمریکای مرکزی، آسیا و آفریقا را حمایت می کرد.

در سالهای ریاست جمهوری ریگان و بر اساس سیاست دولت او تامین صلح از طریق توانمندی میسر شد. ریگان در سالهای واپسین زندگی به بیماری آلزایمر مبتلا شد و سرانجام در پنجم ماه ژوئن سال ۲۰۰۴ در ایالت کالیفرنیا درگذشت.


VOA




جیمی کارتر ملعون



جیمی کارتر، بین سالهای ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۱ میلادی ریاست جمهوری آمریکا را بر عهده داشت. این دوران همزمان است با ۱۳۵۵ تا ۱۳۵۹خورشیدی. در این دوران با وقوع انقلاب اسلامی دوران پادشاهی سلسله پهلوی در ایران پایان یافت.


39-james_e-_carter



جیمی کارتر، سی و نهمین رییس جمهوری آمریکا



جیمی کارتر در آرزوی تشکیل دولتی «توانا ودلسوز» بود که در برابر مردم آمریکا و خواسته هایشان پاسخگو باشد. دستاوردهای جیمی کارتر قابل توجه است؛ هرچند به دلیل همزمانی ریاست جمهوری جیمی کارتر با دوران افزایش بهای انرژی، تورم و تداوم تنشها دستیابی به بالاترین سطح ازخواسته های او عملاً ناممکن بود.

جوانی و تحصیلات

جیمی کارتر که کمتر از نام کاملش «جیمزارل کارتر دوم» استفاده کرده، روز اول اکتبر ۱۹۲۴ در شهر پلینز ایالت جورجیا متولد شد. اودر یک خانواده صاحب مزرعه بادام زمینی، فعال در امور سیاسی و مومن به کلیسای باپتیستی پرورش یافت. کارتر در سال ۱۹۴۶ و همزمان با دریافت پایان نامه دانشگاهی از آکادمی نیروی دریایی در آناپولیس ایالت مریلند، با روزالین اسمیت ازدواج کرد. جیمی کارتر دارای سه پسر به نامهای: «جان ویلیامز» (جک)، «جیمز ارل سوم» (چیپ) و «دانیل جفری» (جف) و یک دختر به نام «امی لین» است.

زندگی سیاسی جیمی کارتر

کارتر پس از هفت سال خدمت نظام بعنوان افسر نیروی دریایی به زادگاهش پلینز بازگشت. درسال ۱۹۶۲ وارد فعالیتهای سیاسی ایالتی شد و هشت سال بعد، بعنوان فرماندارجورجیا انتخاب ومشغول بکارشد. در میان فرمانداران جوان تازه برگزیده در ایالات جنوبی، اودر رسیدگی به زیست بوم، کارآیی حکومتی و برداشتن سدهای نژادی ایالت جورجیا شور و هیجان ویژه ای داشت.

جیمی کارتر از دسامبر ۱۹۷۴ مبارزات انتخاباتی دوساله خود را برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آغاز کرد. سپس در کنوانسیون حزب دمکرات بعنوان نامزد این حزب برای کسب مقام ریاست جمهوری معرفی شد. او والتر ماندیل، سناتور ایالت مینه سوتا را بعنوان معاون خود برگزید.

جیمی کارتر سرسختانه با جرالد فورد، رئیس جمهوری وقت آمریکا رقابت می کرد و سه بار با فورد مناظره داشت. سرانجام در انتخابات سال ۱۹۷۶ جیمی کارتر با کسب ۲۹۷ رای الکتورال در برابر ۲۴۱ رای، فورد را شکست داد و به عنوان سی و نهمین رییس جمهوری آمریکا انتخاب شد. درآن زمان جمعیت ایالات متحده آمریکا ۲۲۶ میلیون و ۵۴۲ هزار و ۱۹۹ نفر بود.

دستاوردهای داخلی دولت کارتر

پرزیدنت کارتر در مبارزه علیه تورم و بیکاری بی وقفه تلاش کرد و در پایان دوران ریاست جمهوریش توانست هشت میلیون شغل جدید در آمریکا ایجاد کند.

کارتر کسری بودجه را کاهش و میزان تولید ناخالص ملی را افزایش داد. متاسفانه، تورم و افزایش بی سابقه نرخ بهره، یک رکود کوتاه مدت اقتصادی را در پی داشت.

کامیابی ها و موفقیتهای پرزیدنت کارتر در تحولات داخلی قابل توجه اند. او برای مقابله با کمبود سوخت، به تدوین یک برنامه راهبردی انرژی ملی پرداخت. او با عدم کنترل بهای تولیدات نفت داخلی در آمریکا درحقیقت به نوعی مشوق افزایش بهره برداری از نفت داخلی بود.

او همچنین دست به اصلاحات اداری زد تا کارایی دولت را افزایش دهد. برداشتن ضوابط دست و پاگیر از شرکتهای هوایی داخلی و رسیدگی به محیط زیست از برنامه های اساسی پرزیدنت کارتر بود. آرزوی کارتر برای گسترش پارکهای ملی، از جمله حفاظت از ۱۰۳ میلیون هکتار حیات وحش آلاسکا به تحقق پیوست. افزایش خدمات اجتماعی و انسانی، گسترش آموزش و پرورش، توسعه بازنشستگی و خدمات درمانی، بکارگماری شمار زیادی از زنان، سیاهان و مکزیکی تباران در مشاغل دولتی، از جمله اقدامات پرزیدنت کارتر در دوران ریاست جمهوریش بوده است.

سیاستهای خارجی کارتر

در تحولات سیاسی خارجی، پرزیدنت کارتر راه و روش خود را داشت. رعایت حقوق بشر، که شعار کارزار انتخاباتی اش بود، با استقبال سرد اتحاد جماهیر شوروی و تعدادی از حکومتهای جهان روبرو شد. در موضوع بحران خاورمیانه با میانجیگری پرزیدنت کارتر، امضای قرارداد کمپ دیوید در سال ۱۹۷۸ به صلح میان مصر و اسرائیل منجر شد.

جیمی کارتر قرارداد انتقال حاکمیت کانال پاناما به دولت آن کشور را امضا کرد. و در ادامه راه روسای جمهوری پیشین روابط همه جانبه با جمهوری خلق چین را گسترش داد. امضای پیمان سالت 2 با اتحاد جماهیر شوروی به منظور محدودسازی سلاحهای هسته ای از جمله دستاوردهای سیاست خارجی پرزیدنت کارتر بود.

چالش بزرگ دولت کارتر

کارتر در دوران ریاست جمهوری خود با دشواریهای جدی نیز مواجه شد. دخالت نظامی شوروی پیشین در افغانستان، باعث تعلیق در گفتگوهای سالت 2 شد.

بحران گروگانگیری کارمندان سفارت آمریکا در تهران، آغازگر یک بحران جدی ۱۴ ماهه برای کارتر شد. پیامد ادامه گروگانگیری و افزایش تورم داخلی منجر به شکست کارتر در انتخابات سال ۱۹۸۰ شد.

کارتر با این وجود، به مذاکرات دشوار برای رهاسازی گروگانها ادامه داد. در نهایت ایران ۵۲ گروگان آمریکایی خود را درست در روزی آزاد کرد که پرزیدنت کارتر کاخ سفید را ترک کرد.

VOA




جرالد فورد



جرالد فورد، بین سالهای ۱۹۷۴ تا ۱۹۷۷ میلادی ریاست جمهوری آمریکا را بر عهده داشت. این دوران همزمان است با ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۵خورشیدی و سالهای پایانی پادشاهی پهلوی در ایران.


38-gerald_r-_ford





جرالد فورد، سی و هشتمین رییس جمهوری آمریکا



جرالد رودولف فورد، روز نهم ماه اوت سال ۱۹۷۴هنگام ادای سوگند به عنوان سی و هشتمين رئيس جمهوری آمريکا گفت:” مسئوليت رياست جمهوری آمريکا را بر عهده می گيرم …..در مقطعی از تاريخ که ذهن ما به شدت آشفته و قلبهايمان به غايت رنجور است.”



جرالد فورد در حالی به مقام رياست جمهوری آمريکا رسيد که چنان شرايطی در تاريخ آمريکا سابقه نداشت. فورد نخستين معاون رياست جمهوری آمريکا بود که بر اساس اصل بيست و پنجم قانون اساسی آمريکا بدون برگزاری انتخابات و پس از استعفای ريچارد نيکسون از مقام خود که تا آن زمان هرگز تاريخ آمريکا نظيرش را به ياد نداشت، در مقام سی و هشتمين رئيس جمهوری آمريکا جای گرفت.



جرالد فورد در ابتدای کار با کوهی از مسائل و مشکلات پیچیده و متعدد مواجه بود. کنترل تورم، احیای اقتصاد راکد، مساله کمبود انرژی و تلاش برای برقراری صلح در جهان بخشی از مشکلات پرزیدنت فورد بود. راه حل پیشنهادی فورد دخالت بیشتر  دولت و اختصاص بودجه برای رفع مشکلات اقتصادی بود. جرالد فورد 25 سال در کنگره آمريکا خدمت کرده بود و به واسطه روحيه انتقاد پذيری که داشت از اعتبار زيادی برخوردار بود.




جوانی، تحصیلات و ورود به دنیای سیاست



جرالد فورد سال ۱۹۱۳ در شهر اوماها در ايالت نبراسکا ديده بر جهان گشود، کودکی، نوجوانی و جوانی را در ايالت ميشيگان سپری کرد و در زمره اعضای برجسته و ستارگان ورزشی تيم فوتبال دانشگاه ميشيگان درآمد. هنگام تحصيل در رشته حقوق در دانشگاه ييل، دستیارمربی تيم فوتبال دانشگاه بود. در دوران جنگ جهانی دوم با درجه ستوانی در نيروی دريایی آمريکا خدمت کرد. جرالد فورد پس از جنگ جهانی دوم به ميشيگان بازگشت و ضمن کار وکالت، به عنوان یکی از طرفداران حزب جمهوريخواه فعالیت جدی در عرصه سیاست را آغاز کرد.



فورد چند هفته پيش از رفتن به کنگره با اليزابت بلومر ازدواج کرد و حاصل این ازدواج چهار فرزند، به نامهای مايکل، جان، استيون و سوزان بود.




حل بحران اقتصادی، اولویت دولت فورد



در پی عفو کامل نیکسون از سوی پرزیدنت فورد بحثهای متضادی در جامعه آمریکا مطرح شد، پرزیدنت فورد سعی کرد با روش ویژه خود جنجالها را کاهش دهد و به نحوی منتقدان را آرام سازد.



پرزیدنت فورد، نلسون راکفلر فرماندار ايالت نيويورک را به عنوان معاون خود انتخاب کرد و به تدريج اعضای کابينه خود را تشکيل داد. سی و هشتمين رئيس جمهوری آمريکا در همان سال اول، با وجود مخالفتهای حزب دموکرات اصول و خط مشی سياسی خود را مشخص کرد.



نخستين هدف جرالد فورد، به عنوان رئيس جمهوری آمريکا رفع بحران اقتصادی حاکم بر کشور بود. با آغاز دوران رکود که يکی از بزرگترين و جدی ترين مسائل کشور به حساب می آمد، به خاطر نجات اقتصاد آمريکا مواضع خود را تغيير داد. اما باوجود همه هراسی که از اقتصاد بحران زده کشور داشت، با تصويب برخی از لوايح پر هزينه نظامی، به مشکل کسری بودجه کشور دامن زد. در زمان رياست جمهوری فورد، تنها در ظرف ۱۴ ماه ۳۹ لايحه در کنگره به تصويب رسيد.



جرالد فورد، به همان سبک و سياق دوران خدمت در کنگره نسبت به مسائل داخلی همواره با اعتدال برخورد می کرد، در مسائل مالی محافظه کار بود و به امور بين المللی و خارجی با سادگی می نگريست.



يکی از اهداف عمده او اين بود که با کاهش ماليات بر درآمد، دست شرکتهای سرمايه گذاری را بيشتر باز بگذارد و از ميزان کنترل بر آنها بکاهد. وی می گفت:” ما ۲۰۰ سال پيش استقلال خود را اعلام کرديم و به هيچ قيمتی حاضر نخواهيم شد با  کاغذ بازی آنرا از دست بدهيم.”




سیاست خارجی



فورد پس از جنگ کامبوج و ويتنام به شدت سعی کرد اقتدار واعتبار آمريکا را در صحنه بين المللی بازيابد. با تأمين کمک برای اسرائيل و مصر از بروز جنگی حتمی در خاورميانه جلوگيری کرد و دولت او دو کشور را متقاعد ساخت تا بر سر يک قرارداد متارکه جنگ به توافق برسند.



فورد و برژنف، رهبر وقت اتحاد جماهير شوروی سابق به مناسبات دوستانه ای که از پيش ميان دو کشور وجود داشت ادامه دادند و هر دو رهبر در زمینه محدود ساختن توليد سلاحهای اتمی به توافق رسيدند.



فورد در انتخابات رياست جمهوری سال ۱۹۶۷ به نمايندگی از طرف حزب جمهوريخواه شرکت کرد اما در مقابل رقيب دموکرات خود جيمی کارتر، که آن زمان فرماندار ايالت جورجيا بود، شکست خورد.



جيمی کارتر مراسم سوگند رياست جمهوری خود را چنين آغاز کرد:” از طرف خود و همه مردم کشورمان، در اينجا مايلم مراتب سپاس خود را از رئيس جمهوری سابق به خاطر هر آنچه در جهت ترميم سرزمین ما و التيام آلام مردم مان  انجام داده بیان کنم.”


جرالد رودولف فورد، سی و هشتمین رییس جمهوری آمریکا روز بیست و ششم دسامبر سال ۲۰۰۶ در ایالت کالیفرنیا درگذشت.