۱۳۸۸ تیر ۹, سه‌شنبه

فاش شدن دروغ بزرگ


امروز یکسری عکس بروی خروجی خبر گزاری های حکومت قرار گرفت، عکس هایی که بطور واضح تقلب گسترده در انتخابات را به اثبات می رساند، برگه رای هایی که با یک دست خط نوشته شده، و یا برگ رای های تا نخورده ی صاف و صوفی که در صندوق ها موجود بوده، یعنی حتی یک نفر هم برگه ی رایش را تا نکرده، عجیبه ها! تا به امروز فیلم ها و عکس های متفاوتی که نشان دهنده ی تخلفات انتخاباتیست منتشر شده، اما حکومت دلش نمی خواهد آنها را ببیند.

من سیاسی نیستم!

۱۳۸۸ تیر ۷, یکشنبه

7 تیر مسجد قبا



امروز7 تیر مراسمی برای بهشتی در مسجدی بنام قبا برگزار شد، از مردم خواسته شده بود که در این مراسم شرکت کنند، دورو ور مسجد مملو از آدم بوده، کروبی هم آمد، عطاران دستگیر شد، مردم کتک خوردند، مرگ بر دیکتاتور سر دادند و در آخر به زور اشک آور رو باتوم متفرق شدند، از امروز در 1mind هم می نویسم، فعلا مشکل فنی داره!

Bon Jovi & Andy - Stand By Me



امروز بدجوری سورپرایز شدم، جان بان جاوی بهمراه اندی آهنگی خوندن و تقدیم کردن به مردم ایران، این آهنگ قبلا توسط برادرم جان لنن خونده شده و بن جاوی دوباره برای ایران تنظیمش کرده، دستشون درد نکنه، اینکه امروز دنیا نگاهش به ایرانی ها عوض شده باعث خوشحالیه، همینم برا من کافیه.


۱۳۸۸ تیر ۱, دوشنبه

1 تیر 88


میدان هفت تیر پر از گزمه های جمهوری اسلامیست، از درو دیوار نیرو میریزه گفته میشه حدود 2000 نیرو در این منطقه تخلیه کردند، بعضی وقت ها فکر می کنم مگه این مردم نیروی دشمن هستند که اینگونه باهاشون برخورد میشه، مگه نه اینکه ازون ضد شورش تا اون بچه ی 18 ساله ای که بدستشان کشته شد همه ایرانی هستند، این همه خشونت برای چیست،حکومتی که سالها صحبت از جنایات اسراییل و مظلومیت مردم فلسطین میکرد امروز چهره ی واقعی اش را اشکار کرده و اینگونه وحشیانه روبروی ملتش صف آرایی می کند، خوشبختانه دنیا چشمهایش را باز کرد و این جنایات را خوب در حافظه اش سپرد که نتیجه ی آن فرا خواندن تمام سفرای ایران در کشور های اتحادیه اروپا شد، نیروهای حکومت اجازه ی تجمع را در میدان 7 تیر ندادند و با جمعیتی که به یاد ندا و دیگر بچه ها شمع بدست تجمع کرده بودند برخورد کردند، همچنین جمعیتی که در جلوی صدا و سیما اعتراض می کرد با گاز اشک اور متفرق شد، آنچه مسلم است تجمعات خیابانی دیگر جواب نمی دهد، فکر میکنم اعتصاب در این شرایط بهترین گزینه باشد.

۱۳۸۸ خرداد ۳۱, یکشنبه

31 خرداد، تهران کفن پوش شد


31 خرداد بیاد تمام عزیزانی که جانشان را در راه آزادی وطن باختند ، تجمعاتی بوجود آمد، اکثر تجمع کننده گان کفن بر تن کرده بودند،مطالبات مردم دیگر پس گرفتن رایشان نیست، برای گرفتن رای بهایی سنگین پرداخته شده، این بها بیش از ارزش رای هایشان است، دیگه کسی نمی گه رای ما رو پس بده، همه می گویند مرگ بر دیکتاتور ، مرگ بر خامنه ای، حکومت بسوی مردمش آتش گشود، عزیزانش را کشت، بیرحمانه کشت، این حکومت دیگر لیاقت ماندن ندارد، باید برود، تصویر تک تک بچه هایی که جانشون رو از دست دادن هر ایرانی رو عذاب می ده، خونشون نباید پایمال بشه، نباید

۱۳۸۸ خرداد ۳۰, شنبه

شنبه سیاه





سرتا سر شهر تهران بصورت امنیتی در آمده بود ، تعداد نیروهای ضد شورش رژیم در میدان انقلاب بسیار زیاد بود، تمام خیابان های منتهی به انقلاب را تحت کنترل داشتند، همه چیز آماده ی یک سرکوب جانانه بود، سرکوب هموطن، سرکوب ایران، سرکوب آزادی! از همان دقایق اولیه ساعت 4 سرکوب شروع شد ، اجازه ی تجمع و یکپارچگی مردم داده نمی شد، همه را می زدند، همه را محکم می زدند، همه را محکم با باتوم می زدند،میدان انقلاب را دود غلیظی فرا گرفته بود، برای پراکنده کردن مردم اشک آورها به خدمت گرفته شدند، حکومت خود را برای پایان دادن به اعتراضات بسیج کرده بود به خیالش امروز همه چیز تمام می شد و دوباره به استبدادش ادامه می داد، حکومت تصورش را نمی کرد که با آن همه نیرو و آن همه تجهیزات و این خشونت وحشیانه در مقابل مردم کم بیاورد، مستبدان قدرت مردم را فراموش می کنند ، مستبدان از مردم دوری می کنند و مستبدان بدست همین مردم به زباله دان تاریخ فرستاده می شوند،این اعتراضات خاموش نشدنیست، در تاریخ خواندم 30 سال پیش در پی کشته شدن فرزندان این ملت، راهپیمایی هایی به یاد آنها صورت می گرفت، هر روز که کسی کشته می شد روز دگر برای او تجمع می کردند ، و این اعتراض ها بهمین صورت ادامه پیدا می کرد، امروز هم می زنند، می کشند غافل از اینکه با کشته شدن هر نفر از فرزندان ملت عده ای جای آنها را خواهند گرفت با خشم بیشتر و کینه ای سنگین تر،همچنان بغض دارم ،امروز در امیر آباد جنایتی رخ داد، جنایتی بس درد ناک، حالت چشم هایش از ذهنم بیرون نمی رود، تصویر زیبا ، معصوم، پر امید اما خفته، پدرش نا باورانه به او می نگریست و جان دادن دخترکش را نظاره می کرد، جان دادن میوه ی تمام عمرش ، جان دادن وجودش،انگار خواب می دید، بهت زده شده بود کاش دنیا دقیقه ای به عقب بر می گشت و دخترش مقابل اسلحه ی آن بسیجی قرار نمی گرفت، اما دیر شده! ندا جان داد، از آن پدر چه خواهد ماند؟ پدر بی ندا شد و آن بسیجی چه فکر کرد؟ خیابان امیر آباد در سوگ ندای به غم نشست، امروز معنی شهادت را فهمیدم، امروز حس احترام به شهید را فهمیدم، امروز ارزش آزادی برایم دوچندان شد، در این شنبه ی سیاه چیزی حدود 15 تا 150 نفر کشته شدند و ندا فقط یکی از آنها بود،اما باور دارم این خونها به ثمر خواهد نشست ،مطمئنم همین روز ها خواهم نوشت" از خون جوانان وطن لاله دمیده " و آن روز روز آزادی مردمانی خواهد بود که از 104 سال پیش با خونشان آزادی را طلب می کنند، حوالی ساعت 7 رهبر جنبش سبز در خیابان جیحون ظاهر شد و روحیه ای بسیار به مردم داد، غسل شهادت کرد و پیمانی دوباره با یاران، از آنها خواست تا در صورت دستگیریش اعتصاب کنند،یادمه چند هفته قبل در مناظره انتخاباتیش در جواب محمود گفت، من روحیه ی انقلابی دارم، و باز امروز فهمیدم روحیه ی انقلابی یعنی چه. امشب صدای الله اکبر بلند تر از همیشه شنیده شد،امروز مرگ بر خامنه ای با بغض و نفرت سر داده شد و 30 خرداد 88 بنام شنبه ی سیاه در تاریخ ثبت شد و من هنوز در عجبم چرا دیکتاتورها از تاریخ درس نمی گیرند؟
خبر موثق بی بی سی

30 خرداد 88 ، روز سرنوشت ایران




بعد از آن سخن رانی مستبدانه ی رهبر، خشم عظیمی در دل ملت بر افروخته شد، اینرا از توییت ها و کامنت ها ی مردم در فیس بوک و فریادهای الله اکبر دیشب که واقعا با تمام وجود فریاد زده می شد فهمیدم، امروز تظاهرات است !بعضی ها وصیت نامه ی خودشان را منتشر کردند، بعضی ها با دیگران خداحافظی کردند و بعضی ها به فکر فدا کاری برای آیندگان افتاده اند، امروز لحظه ی سرنوشت سازی برای این مرزوبوم رغم می خورد، امروز روز پس زدن دیکتاتور است روز مقابله با استبداد سیاه آخوندی، دیگر مسئله پس گرفتن رای های دزدیده شده نیست ، مسئله پس زدن دیکتاتور و دفاع از خون آن نازنینان مظلوم وطن است، ایران به یکپارچگی نزدیک تر می شود و من هنوزم نفهمیدم شاه سلطان علی چه می کند؟ چرا دیکتاتورها از تاریخ درس نمی گیرند؟ باور دارم امروز اتفاقی خواهد افتاد، باور دارم امروز هم خونی خواهند ریخت و باور دارم که این خون پایمال نخواهد شد،بغض ها و عقده های 30 ساله ی مردم مانند آتشفشانی خروشان شده، 30 خرداد در تاریخ این مرزو بوم ثبت خواهد شد ، کمتر از دو ساعت و نیم دیگر راهپیمایی سکوت از انقلاب تا آزادی شروع می شود، بارها در همین بلاگ از آزادی گفتم و از دیکتاتوری نالیدم، این روزها برایم نوید آزادی می آورد،به آینده امیدوار شده ام ، این روزها تنها روزهاییست در عمرم که احساس می کنم هویت دارم، وطن دارم، ایرانیم ، اینروزها بسیار بغض دارم ، هرروز کسی را می کشند اما یقیین دارم این خون ها پایمال نمی شود.

۱۳۸۸ خرداد ۲۹, جمعه

شاه سلطان علی حرف آخر را زد


حرف آخر زده شد،بزرگترین توهین ها به مردم با نهایت وقاحت انجام شد، بار دیگر دیکتاتوری رهبر آشکار شد، و من هنوز نفهمیدیم سلطان به چه بهایی اینگونه رفتار می کند، تا به امروز فکر می کردم وقیح ترین فردی که در عمرم دیدم محموده اما سلطان در این مورد هم از بقیه پیشی گرفت، به جمعیت نگاه می کردم حتی یک نفر هم ندیدم که چهره ای تهرانی داشته باشد یا یک چهره ی درست حسابی، معلوم نیست این ها رو از کدوم شهرو روستا جمع کردن آوردن، این دیکتاتورها چقدر ضعیفن، چقدر تنهان، واقعا تاسف خوردم.

۱۳۸۸ خرداد ۲۸, پنجشنبه

این یک کودتاست، شک ندارم


چگونه می توان باور کرد که حق با محموده، دو روز قبل از انتصابات، پلیس در اطلاعیه ای اعلام کرد که هرگونه تجمع بعد از انتخابات غیر قانونیست و بشدت برخورد می شود، روزی که محمود از صندوق در آمد فضای شهر بشدت امنیتی بود بگفته ی خودشان ، شرکت مردم در این دوره بیسابقه بوده و این در حالیست که کل ایران را موج سبز فرا گرفته بود تا با شرکت در انتخابات محمود را برای همیشه به زباله دان تاریخ پرتاب کنند، رای ها بصورت عجیبی اعلام شد، حداقل برای من تعداد آرای کروبی غیر قابل قبول که خنده دار است، قطع کردن سرویس اس ام اس، کم کردن سرعت اینترنت و فیلترینگ شدید سایت ها و مسنجر ها،پارازیت شدید بی بی سی و صدای آمریکا، دستگیری برجسته ترین افراد اصلاحات و مخالفان دولت ، سرکوب شدید مردم و بقتل رساندن عده ای از جوانان وطن چه معنی میدهد؟هنوز هم برایم جای سوال است که سلطان به چه قیمتی چنین طرحی را عملی کرده، به چه هزینه ای و چه هدفی

۱۳۸۸ خرداد ۲۷, چهارشنبه

روز به روز حکومت تنها تر می شود


امروز چهارمین روز اعتراضات مردمیست که بدنبال رایشان می گردند، در این چند روز اتفاقات زیادی افتاده، مردم با هم متحد تر شده اند، امروز در بالاترین لینکی دیدم درباره ی استاد شجریان که می گفتند: صدای مرا در سیما پخش نکنید چون صدای من هم خس و خاشاک است، همچنین پدر بزرگوارم آقای انتظامی هم از اتحاد مردم دفاع کرد و به همراه 240 هنرمند دیگر در کنار ملت ایستاد، امروز نامه ای منتشر شد از طرف بخشی از سپاه که از مردم خواسته بود آنها را جزوی از عده ای خود فروخته به مستبدان ندانند بلکه آنها در کنار مردم هستند از سوی دیگر بازیکنان تیم ملی در آخرین بازی ایران برای راهیابی به جام جهانی همه را سورپرایز کردند، عده ای از بچه ها بدست های خود دستبد سبز بسته بودند و نشان دادند که در کنار ملت ایستاده اند، با اینکه آن بازی به تساوی انجامید و ایران به جام جهانی نرفت اما همگان خوشحالند و آنها را دوست می دارند، چون دنیا توجهش به ایران بیشتر جلب شده.

۱۳۸۸ خرداد ۲۶, سه‌شنبه

27 خرداد، میدان هفت تیر


انگار دنیا داره بیدار میشه ، امروز سی ان ان یک بخش خبری نیم ساعت در رابطه با ایران داشت ، خبر گزاری های دیگر هم بار ها در رابطه با ایران صحبت کردند، هنوز هیچ کشور درجه اولی به محمود تبریک نگفته، اعتراضات همچنان ادامه دارد، شب ها بانگ الله اکبر ایران را فرا می گیرد، آنهایی که انقلاب 57 را تجربه کرده اند، این روز ها را با آن روزها قیاس می کنند، هروز یک تجمع ، یک اعتراض، واکنش های سیاسی کشورهای اروپایی ، آمریکا و سازمان ملل شروع شده، ایرانی های خارج از کشور در حمایت از تجمعات داخل ایران، روبروی سفارت های جمهوری اسلامی در کشورهای مختلف تحصن می کنند،همچنان سرعت اینترنت رو پایین نگه داشتند، سرویس اس ام اس قطع ، سایت های مهم اینترنتی فیلتر، و پارازیت شدید روی بی بی سی فارسی انداخته اند، اما با این وجود اعتراضات همچنان ادامه دارد و روز به روز صدا ها بلند تر می شود، اعتراضاتی که به تظاهرات سکوت نامگزاری شده، خوشحالم که دنیا داره این وحشی ها رو می شناسه ، خوشحالم که مردم بیدار شدند، امیدوارم این اعتراضات نتیجه بده و ایران یک قدم به آزادی نزدیک بشه، همانند روز های گذشته امروز هم تجمعی در میدان هفت تیر بوقوع پیوست، جمعیتی که از میدان شروع می شد و تا نزدیکی های ولیعصر ادامه داشت، روز جمعه هم قرار است همه سیاه پوش به نماز جمعه بروند تا سران نظام متوجه شوند که اینها مردم ایرانند نه خس و خاشاک

۱۳۸۸ خرداد ۲۵, دوشنبه

26 خرداد ،ولیعصر


دیروز معترضین بصورت خود جوش قرار گذاشتند که ساعت 5 امروز در میدان ولیعصر تجمع کنند، اما امروز صبح از سوی موسوی متنی منتشر شده که تجمع امروز را برگزار نکنند زیرا نوکر های حکومت هم در همان ساعت آنجا تجمع می کنند و ممکن است که دامی برای مردم پهن کرده باشند تا سرکوب ها را بشدت دنبال کنند، با اینکه این اخطایه منتشر شد اما مردم به تجمعشون در خیابان ولیعصر نزدیک ونک پرداختند و تا صدا سیما راهپیمایی کردند، همچنان سرکوب ها ادامه دارد، امیدوارم خون جوان ها پایمال نشه، امیدوارم اعتراض ها به یک اعتراض کور سوق داده نشه

۱۳۸۸ خرداد ۲۴, یکشنبه

اعتراضات عمومی ، 25 خرداد


امروز راهپیمایی چشمگیری توسط مردم انجام شد راهپیمایی که توسط کروبی و موسوی برنامه ریزی شده بود، جمعیت بیشمار بود همه با هم متحد شده بودند تا بگویند ما خارو خاشاک نیستیم، که بگویند اختلال گر نیستیم که بگویند رایشان را می خواهند، جمعیت از میدان امام حسین شروع می شد و تا آزادی ادامه داشت بدون اینکه خشونتی از سوی مردم ایجاد شود، اما گزمه های رژیم ،در تقاطع جناح به مردم حمله کردند و 7 نفر را کشتند،به همین راحتی ، کشتند، کی باورش می شد نظامی که سالها جنایات شاه رو بظاهر محکوم می کرد امروز خودش چندین درجه بدتر عمل می کند، آقای خامنه ای اینها فرزندان ایران بودند که کشته شدند نه فرزندان برادران حماس و حزب الله،کاش کمی فرزندان ایران برای تو هم دارای ارزش بودند، ننگ بر تو باد دیکتاتور

۱۳۸۸ خرداد ۲۲, جمعه

کودتای 23 خرداد


ملت تحقیر شده ، به پا خواست! شعارهای مرگ بر دیکتاتور و یا رای ما رو پس بده در تهران طنین انداز شده، برای هیچ کس تقلب در انتخابات قابل قبول نیست، گزمه های رژیم بشدت با معترضین برخورد می کنند ، وحشیانه ترین صحنه های عمرم را نظاره می کنم، واقعا درد ناک است، هنوز متوجه نشدم سلطان به چه بهایی این بازی احمقانه رو شروع کرده، واقعا برام عجیبه، یک ملت متحد شد برای سرنگونی محمود در زباله دان تاریخ اما در کمال ناباوری شاهد در آمدن محمود از صندوق ها شد، رای مردم را زیر پایشان لگد مال کردند،و در برابر حق خواهی مردم اینگونه واکنش نشان می دهند، سایت هایی مانند فیس بوک و توییترو یوتوب فیلتر شده، اس ام اس ها قطع شده، سرعت اینترنت را هم کم کرده اند، آیا این کودتا نیست آن هم با تمام قوا

ایران در شوک


از امروز صبح فضای سنگینی ایران را فرا گرفته، حکومت گزمه هایش را بسیج کرده، دور تا دور وزارت کشوررا بسته اند، سرویس اس ام اس اپراتور ها قطع شده، ایران را فضای امنیتی در بر گرفته، در آن سو مردم همانند آتش زیر خاکستر می مانند، احساس می کنند به شعورشان که بهتر بگویم به وجودشان توهین شده، احساس می کنند دوباره گول خورده اند و حاکمیت با شیوه ای جدید از رای آنها به نفع خود بهره برداری کرده، با اینکه تمام شواهد نشاندهنده ی پیروزی بی چون و چرای موسوی هست اما محمود رو از صندوق ها در آوردند، وقتی نوشته های مردم رو در فیس بوک یا توییتر می خوانم احساس نامیدی را در بطن نوشته هاشون متوجه می شوم،انگار همه به آخر رسیده اند ، بعد از چند هفته شعار علیه محمود و بوجود آمدن آن جو پر از امید و شادی ،امروز همه مرده اند برای من قابل قبول نیست مردمی که تا دیروز برای حکومت خط و نشان می کشیدند امروز از حق ضایع شده خود دفاع نکنند، امیدوارم برای یکبار هم که شده به خودشون احترام بگذارند و برای احقاق حقشون تلاش کنند که در غیر اینصورت این ملت همیشه در جو بدتر از محمود هم کمشونه .