
وقتی به یک آخوند می نگرم تنها به یاد ارتجاع می افتم به یاد اندیشه های مرده به یاد قوانین مرده به یاد یک فرد مرده ، به یاد افکاری که جامعه ای زنده را به جامعه ای خسته ، بی هدف ، خرافی و عقب مانده تبدیل می کند ، افکاری که صدای مخالف را در بند می کشد و جامعه را بسوی مرگ سوق می دهد ، مرگ را باید کشت ، اما چگونه ؟ فکر می کنم برای نابود کردنش باید آگاه شد، باید خواند و خواند و خواند ، برای رسیدن به دمکراسی بهایی باید پرداخت و آن هم ترور مرگ ، نه با خشونت بلکه با اندیشه های پاک با آگاهی ، با قلم ، یک جامعه ی آزاد و آگاه مرگ نمی پذیرد ، تا شقایق هست زندگی باید کرد انهم آزادانه.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر