
به عدالت خدای یگانه ی مهربانم ایمان دارم ، به زودی اقایان جواب اجهاف روا داشته به مردم را خواهند گرفت و یاد چهره ی تک تک مردمی که مورد ظلم قرار دادند خواهند افتاد، به یاد چهره ی کودکی که مادرش را به جرم بدحجابی از او جدا کردن و او در نهایت تنهایی از ترس زبانش بند امده و با چشمانی اشک الود نفرت را در دل خود ثبت می کند، یاد ان جوانی که معشو قه اش را به جرم بدحجابی و برای امر به معروف از او جدا کردن ، به او تجاوز کردند و با کمال شقاوت مرگ را به او هدیه دادند و با کشتن او احساس ارضا کردند و بهت و ناباوری و بغض نترکیده را به مادر و پدر و نامزد دختر هدیه دادند ، یاد پسرکی که به بهانه ی داشتن موی بلند با افراط بسیار او را مورد تحقیر قرار دادند ،یاد ان پیرمردی که یک ماهواره، تنها وسیله ی سرگرمی اش در دوران پیری بود و اقایان در نهایت وحشیگری به خانه اش ریختند و ماهواره اش سرقت کردند و لعن و نفرین پیرمرد را بر خود واجب ساختند، یاد ان مادر بیمار که یگانه فرزندش را بخاطر ابراز عقیده به زندان کردند ، شکنجه ی بسیار بر او روا داشتند و کار مادر بیمار ،زجه و گریه و اضطراب و نگرانی و رو به هرکس و ناکس انداختن برای دیدن دوباره ی فرزند، اما در مقابل این همه خواهش و تمنا ی مادر جنازه ی یگانه فرزندش را به او تقدیم می کنند ،یاد ان …..
می دانم ، یقیین دارم عدالت خدای زیبایم بزودی اجرا خواهد شد و اقایان در روز ورشکستی یاد تمام بی مهری های خود نسبت به این مردم خواهند افتاد و در مقابل خشم و نفرت کهنه ی مردم به خود خواهند لرزید، حتی از دکان خود جمکران هم کسی بدادشان نخواهد رسید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر