
روزگار می گذرد و همچنان به امید آینده ای بهتر می کوشم به امید آزادی زندگی می کنم اما مدتیه که به این طرز فکر شکم برده مگه میشه با این همه محدودیت و سختی با وجود باید و نباید های فراوان کسی هم هدفی داشته باشه ،یا به آینده ای هم امیدوار باشه نمیدانم مدتیست قفسی فولادین دور خود می بینم . برای من یک راه مانده ، مهاجرت ، مهاجرت به مملکتی که پایه ای ترین حقوق انسانی سالهاست که به رسمیت شناخته شده مملکتی که بزرگمردانی همچون ابراهام لینکلن جمهوری خواهی رو به خود دیده که برده داری را ضعف دمکراسی انوقت امریکا می دانست و برای رفع این معضل تلاش بسیار نمود ازین دست مردان بسیارند در تاریخ کوتاه آمریکا سالهاست که شعاری دارم وبه این شعار همچنان معتقد شعار من اینست احترام به آمریکا همیشه سوالم این بود مملکتی با این تاریخ کوتاه چطور به ابر قدرتی تبدیل می شود ،مملکتی که یکی از زیباترین قانون اساسی ها را برای خود نوشته ،قانونی که حدود 7 سال در نوشتن آن وقت صرف شده و بعد از گذشت حدود 200 سال همچنان پا بر جا و قابل احترام است مملکتی که همه رنگ انسان را در خود جای داده نه زبان رسمی دارد نه دین رسمی ، بلکه بر پایه ی احترام متقابل انسانها بنا شده و حقوق همه نوع انسان را رعایت می کند ایا این قانون اساسی قابل احترام نیست مملکتی که بزرگترین وقدرتمند ترین نیروی نظامی را در جهان دارد با بودجه ای اعجاب انگیز ،البته قابل احترام است مملکتی که جوانانش دقدقه ی کنکور، سربازی ،کار و آزادی را هرگز نخواهند داشت پس این جوانان چه دقدقه ای دارند؟ آیا مسائلی که در مملکت من می گذرد برای آنها تعجب آور نیست؟ اینها چه فکری در مورد من می کنند مملکتی با این طبیعت زیبا از شرق تا غرب از شمال تا جنوب و از طرفی موقعیت جغرافیایی مناسب واقعا ستودنی است من به مملکتی احترام می گذارم که نوابغی همچون استیو جابز و بیل گیتس را در خود پرورش داده مملکتی که اینترنت را علم زیبای آی تی را به دنیا عرضه کرد مملکتی که 25 سال پیش دست همکاری به کره ای داد که در آن زمان کارگر به ایران صادر می کرد اما امروز بزرگترین تولید کننده موبایل در جهان را در خود جای داده و اما فقط با یک تحریم اقتصاد ایران را 28 سال که فلج کرده این سرزمین ستودنی است حال هالیوود و آلبوم های موسیقی تولیدی در این کشور را نادیده می گیرم شما خودتان قضاوت کنید آیا این کشور قابل احترام نیست